نوشته اصلی توسط rebasss
و لعنت بر سرماخوردگی که در این فصل گریبانگیرم شده ...
جزء مزخرفترین مریضیاستتا میتونی استراحت کن
مـن تا خـودم نبینم کـی دختـره کـی زن
به هیـچ کـی تبـریک نمیگــم
اِواااااااااااااااااااااا ااااااااااا
و لعنت بر سرماخوردگی که در این فصل گریبانگیرم شده ...
جزء مزخرفترین مریضیاست
مـن تا خـودم نبینم کـی دختـره کـی زن
به هیـچ کـی تبـریک نمیگــم
اِواااااااااااااااااااااا ااااااااااا
یه چند روز مهلت بده چشمدرستبرو مردک
انشالله که همیشه شوخی کنی و شوخی شوخی نکننت
همونی که اون یکی رسول گفتریده.. قراره منو اون یکی رسول با گلنار بزنیمش
تو این گرما از کجا سرما خوردی؟!و لعنت بر سرماخوردگی که در این فصل گریبانگیرم شده ...
ساعات کاری مخازه رو بیار پایین استراحت کن خوب میشی
مـن تا خـودم نبینم کـی دختـره کـی زن
به هیـچ کـی تبـریک نمیگــم
درود مینای چاوانمسلام صابرم خدا بد نده
!?Who Cares؟!
سلام مینا جان ، دیگه داده کاریشم نمیشه کرد ، عاخه الان موقع سرماخوردنه تو این گرما من چجوری سرما خوردم خودمم نمیدونمسلام صابرم خدا بد نده
دیرو از صبح دیدم کل بدنم درد میکنه ها هی محل ندادم ؛ غروب دیدم کل بدنم کوفتست گفتم عاخه چم شده من فک کردم از خستگیه این روزاست یهو دیدم بعله گلو به درد اومد ، جاتون خالی الان دستمال کاغذی به دست اینجام
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
درود مینای چاوانم
سلام عزيزم خوبي؟
چاوانم؟ترجمه پليز
بدک نیستمسلام عزيزم خوبي؟
چاوانم؟
Mohsen Chavoshi & Sina Sarlak - Mina
مینای چاوانم: نور چشمانم
!?Who Cares؟!
میخوای بهش اسیب بزنیم.. نمیخوایم بدیم دستش کهحسین چرا گیج میزنی این گلنار عشقشه بعد میخوای بار گلنار بزنیشاینو با دودول مصنوعی میزنیم
مردک خراب
چیزم تو کـــ.ون صافت
ایشالله ماشاللهیه چند روز مهلت بده چشم
همونی که اون یکی رسول گفت
رسولو توجیه میکنم
امشب یه موردی واسم پیش اومد به معنای واقعی ریدم به خودم واسه لحظه ای
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
پیش از این گر دگری در دل من می گنجید
جز تورا نیست کنون در دل من گنجانی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
رسیدن به خیر ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
فن پرسی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
