یهو تو اون شلوغی دیدم دوباره اشتباه کرده عصبانی شدم و رفتم داد کشیدم سرش

چند دقیقه بعد یکی از همکارا اومد اتاقم گفت داره گریه میکنه

منم گفتم بیاد معذرت خواهی کردم و ... گفتم شوخی نیست اصن من هیچی میرم ( تو دلم گفتم عمراً بزارم یکی دیگه بیاد

) ممکنه تعدیل نیرو جدی بشه و اگه بخواد این اشتباهات ادامه داشته باشه مجبورم نامتو بزنم و ...
مدیر عامل ؟

نه بابایکی از بچه ها بود ( البته بچه که چه عرض کنم

) من رو ویرانه های شرکت هم کار میکنم خیالت راحت

ماه دیگه باید گزارش بدم

البته باکی نیست

میدونم چیکار کنم
