ترانه "اسب زخمی"
فقط شلّیک کن،این آخرین راهه
بزن تیر خلاصو قصّه کوتاهه
یکی،بود و نبودُ با خودش برده
بهت گفتم،کلاغ قصّه مون مرده...
نگفتم تا نیای آروم نمی گیرم
نگفتم جون به لب می شم،نمی میرم
نگفتم آخرِ این قصّه می اُفتم
بدون تو نمی تونم،بهت گفتم...!
تو حال اسب زخمی رو نمی فهمی
بکِش این ماشه رو،بانوی بی رحمی
بکِش این ماشه رو،تو خودِ این زخمی
من از تو زخمی ام اما،نمی خوام مرهمم باشی
نه حتی لحظه ی آخر،تو تنها همدمم باشی
تو حال اسب زخمی رو نمی فهمی
بکِش این ماشه رو،بانوی بی رحمی
بکِش این ماشه رو،تو خودِ این زخمی
فقط شلّیک کن،این آخرین راهه...