[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
فکر میکنینوشته اصلی توسط pirana
این همه اصرار مشکوکِ...
نوید مردِ عمله ، یهو همه نوشته ها رو میاره جلو چشاتفک کنم هنوز نوید چیزی که نوشتمو ندیده.
چقدر جمله سنگین بود
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
دیدم... یکی از اون سردرد سگیا گرفته...فک کنم هنوز نوید چیزی که نوشتمو ندیده.
دوستان من برم.
دستتون درد نکنه یخورده شاد شدیم.
البته خودمم فک کنم یه جماعتی رو شاد کردم.
فدا بشم ؛ برو استراحت کن نور مانیتور کلا بیشترش میکنه
من به جات جوابیه دادم
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﭘﺎﺳﺎﮊ ﺩﻭﺭ ﻣﯿﺰﺩﯾﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﺸﺖ ﺯﺩ ﺗﻮ ﮐﻤﺮﺵ
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﭘﺸﺘﮏ ﻭ ﻭﺍﺭﻭ ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ﻫﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻣﺎﻍ ﮐﻒ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﮐﺸﯿﺪﻩ
ﺷﺪ ....
ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﻩ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﺎﺩﺭﻩ ﮔﻔﺖ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﻗﻮﺽ ﻧﮑﻦ !!!...
در حال حاضر 7 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 7 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
