صفحه 300 از 3602 نخستنخست ... 2002502902982993003013023103504008001300 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 2,991 به 3,000 از 36012

موضوع: ☺ تاپیک شادی ☺ : جملات کوتاه + ترول + پیامک و سرگرمی + آپدیت

  1. #2991
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    یه روز تو تاکسی نشسته بودم
    یه دختره هم کنارم نشسته بود
    از یه خیابون رد میشدیم که پمپ گاز داشت
    راننده تو آینه نیگا کرد و گفت
    خانوم ، آقا ، اجازه میدین خلوته یه گاًزبزنم
    من گفتم مشکلی ندارم و دوتایی به دختره نیگا کردیم
    جواب داد نه تورو خدا من نامزد دارم …
    ..


  2. 6 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #2992
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    آلمانیه با ایرانیه سر ترمز ماشین شرط میبندن
    آلمانى حرکت میکنه ۵ متری دیوار ترمز میزنه ماشینش میخکوب میشه
    پیاده میشه دستشو میذاره روسقف ماشین میگه A.B.S
    بعد،ایرانیه با سمندش حرکت میکنه ۲۰متری دیوار ترمز میزنه
    نمیگیره میره توی دیوار!
    از لای آوار میاد بیرون میزنه روسقف
    میگه m.j.i
    میگن یعنی چی؟
    میگه : مادر ….. ایران خودرو

  4. 5 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #2993
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    مورد داشتیم….
    دختره رفته امتحان رانندگی بده،
    افسره پرسیده آیینه کجاست؟
    دختره گفته تو کیفمه…….
    بدمش؟
    وایسا دنیا…….
    من میخوام پیاده شم……….
    ..

  6. 4 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #2994
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    ﺩﯾﺸﺐ ﺑﭽﻪ ۱۰ ﺳﺎﻟﻪ ﻓﺎﻣﯿﻠﻤﻮﻥ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﭘﯿﺎﻧﻮ ﻣﯿﺰﺩ ﯾﮑﯿﺸﻮﻧﻢ ﮔﯿﺘﺎﺭ …

    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    . ﺍﻭﻥ ﻭﻗﺖ ﻣﻦ ده ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺯﯾﺮ ﺑﻐﻠﻢ ﺻﺪﺍﯼ
    ﮔﻮﺯ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﻡ !!!
    ﻧﺨﻨﺪ ﺁﻗﺎ … ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﻧﺒﻮﺩ ..

  8. 6 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #2995
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    گل افتابگردان را گفتند :
    چرا شبها سرت را پایین میندازی ؟
    گفت : ستاره چشمک میزنه نمیخواهم به خورشید خیانت کنم
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    به سلامتی همه ادمای اسکول که فک میکنن افتابگردون حرف میزنه !

  10. 3 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #2996
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    تو زیر زمین داشتم مشروب میگرفتم .
    مامان بزرگم دادمیزنه پاشو که بسیج اومده
    هرچی بود و خالی کردم تو چاه اومدم بالا
    میگه به گوشیت بسیج اومده!!
    .
    تا شب به افق خیره بودم
    ..

  12. 4 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #2997
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    مورد داشتیم
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    دختره با مامانش از جلوی مغازه ایزوگامی رد میشن،
    دختره میگه مامان من ازین لواشک متری ها میخوام.
    .
    .
    .
    .
    مامانشم گفته بیا بریم دخترم، تو که تحصیلکرده هستی چرا؟؟؟؟ اینا غیر بهداشتیه!!!!!
    .
    .
    .
    .
    .
    بیچاره پدر خانواده
    ..

  14. 5 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #2998
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت.
    شوهرش را در حالی که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود
    و در فکری عمیق فرو رفته بود و اشک‌هایش را پاک می‌‌کرد و فنجانی قهوه‌ می‌‌نوشید پیدا کرد …
    در حالی‌ که داخل آشپزخانه می‌‌شد پرسید:چی‌ شده عزیزم این موقع شب اینجا نشستی؟!
    شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت:
    هیچی‌ فقط اون وقتها رو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده بودیم ، یادته…؟!
    زن که حسابی‌ تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشم‌هایش پر از اشک شد و گفت : آره یادمه…
    شوهرش ادامه داد : یادته پدرت که فکر می کردیم مسافرته ما رو توی اتاقت غافلگیر کرد؟!
    زن در حالی‌ که روی صندلی‌ کنار شوهرش می نشست گفت : آره یادمه، انگار دیروز بود!
    مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد : یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت
    و گفت: یا با دختر من ازدواج میکنی‌ یا ۲۰ سال می‌‌فرستمت زندان آب خنک بخوری ؟!
    زن گفت : آره عزیزم اون هم یادمه و یک ساعت بعدش که رفتیم محضر و…!
    مرد نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد
    و گفت: اگه رفته بودم زندان امروز آزاد می شدم…

  16. 4 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #2999
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    خدایا حتمأ باید بمیریم روحمون شاد شه؟!!
    نمیشه همینطورى یه حالى بدى…!!!؟؟؟
    ﻣﺎ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﻮ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﯾﻢ
    ﺍﻣﺎ

    ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺷﻌﺐ ﺍﺑﯿﻄﺎﻟﺐ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
    ..

  18. 5 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #3000
    نیمه فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    نوشته ها
    41
    تشکر
    2,451
    تشکر شده : 152
    فال حافظ میگیری توش از زلف یار و معشوق و جام شراب نوشته
    بعد توی تفسیرش نوشته :
    .
    در خواندن نماز کاهلی نکن O_o
    .
    فال رو هم ***** کردند لامصب ها!
    ..

    ..

  20. 4 کاربر مقابل از soodi65 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 300 از 3602 نخستنخست ... 2002502902982993003013023103504008001300 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •