هرگز نخاستم به داشتنت عادت بکنم
هرگز نخاستم به داشتنت عادت بکنم
من که با این برگ ریزان روز و شب سر کرده ام
ماه درمیاد که چی بشه
میخود عزیز کی بشه
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
هر کس به طریقی دل ما میشکند
دوست جدا بیگانه جدا
ابرای پاییزی دلگیر من
جوونترین چهره ی پیر من
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
نابرده رنج گنج میسر نمیشود----مزد ان گرفت جان برادر که کار کرد
در این حریم شبانه که غم گرفته
رفیق روزهای روشن رهاییم کو
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)