حالا که بحث خاطرات سربازی شد یه خاطره یادم اومد ( البته خاطرات سربازی معمولاً شیرینش هم تلخه چون 2 سال عمرت تلف شده )
آقا ما رفتیم آموزشی اسفند 83 بود . هیچی بابا براتون بگه که همون اوایل موقع تمرین رزه بود مژه بود یه شعار بود که الان دقیق یادم نیست اولشو ولی آخرش : یا حسین ، کربلا، ایشالا ، با شماینی روز اول فرمانده گردان اینو گفت داشتم میترکیدم از خنده به زور جلو خودمو گرفتم منفجر نشم
و در آخر : خاطرات سربازی اولش تلخه ولی چند سال که میگذره تلخیش میره ... بهتره بهش فکر نکنین
پس از آن غروب رفتن اولین طلوع من باش...![]()
ماییدین گارو با این خاطرات سربازی...
البته من دوس دارم از تجربیات شما بهره مند بشم...
ولی هر چی شنیدم تلخیو زشتی بوده...
گرچه خدمت همش تلخه و عمر آدم تلف میشه...
در حال حاضر 10 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 10 مهمان ها)