یه وقت برات میمردم، گول حرفاتو می خوردم
زمونی بی بهونه بهت دل می سپردم
یه وقت برات میمردم، گول حرفاتو می خوردم
زمونی بی بهونه بهت دل می سپردم
به آب دیده بشوییم خرقه ها از می
که موسم وَرَع و روزِگارِ پرهیز است ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دیوث مسابقه راه انداخته ..
حالا صنار بده آش به همین خیال باش
برو صنار بده آش به همین خیال باش
مجوی عیش خوش از دوران واژگون سپهر
که صاف این سر خُم جمله دردی آمیز است ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
سِپهر بَرشده را پَرویزَنیست خون افشان
که ریزه اش سر کسری و تاج پرویز است ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یا حضرت حافظ ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
آهنگ آشتی و بهارم خیلی قشنگه
نوشته اصلی توسط Saber
اگه با پولِ آلبومای این دیوث ساندویچ می خوردم بهتر بود
اى فااااااا ک بر تو، بزن بشکون، يادمه دوران جووونيم قبل اينکه ديوث بازى در بياره با سعدى نامش زندگى مى کردماز خریدنِ آلبومایِ این سالار عقیلی یِ دیوث شدیدا احساسِ ندامت می کنم .
اگه با پولِ آلبومای این دیوث ساندویچ می خوردم بهتر بود
ساندويچ دو دووول مى خوردى بهتر بود
در حال حاضر 13 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 13 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
