○● چت روم بروبکس بارانی ™●○

[Milad_KurdishBoy]

[arbab]

[^Amin^]

اهنگ علیزاده نمیاد.؟

[yaran]

• 
  

[blac]

[Milad_KurdishBoy]

سلام آقا میلاد پسر کرد!
خواهش می کنم
من اگه چیزی حالیم می شد یا بهتر بگم غفلت نمی کردم صدای ابی لیتلز رو زودتر می شناختم
همین طوره کاش تبدیل می شد
ما غصه ی این موضوعات رو زیاد خوردیم و خود من آخرش می رسم به این توصیف که خیلی گفتم اینجا، انقلاب شوم!
عقب مونده گی ما رو بی چاره کرد
بگذریم
تو هم اهل کرمانشاه هستی یا اون دور و اطراف
اتفاقی واسه خودت و خانواده ت پیش نیومده یا نزدیکان؟

شکست نفسی میفرمایید بنده از خوندن مطالب شما لذت میبرم

خیلی موافقم دریغ از ذره ای پیشرفت، بگذریم که دردها بسیارند و بسیار

من هم کرمانشاهی هم سنندجی ... خانواده خدا روشکر خوبن... خودم شب زلزله خوابگاه دانشگاه (همدان) بودم خیلی استرس صحنه کرمانشاه که خانواده زندگی میکنند رو داشتم اما خداروشکر زلزله سمت صحنه اینا خیلی کم بود تلفات شهرستان صحنه 3 نفر بود تا جایی که شنیدم اونم واسه روستاها بوده ... از دوستان دور متاسفانه چند نفری از سرپل دهاب و گیلان غرب فوت شدن

خودمم رفتم سمت گیلان غرب وضعیت اصلا خوب نبود

[H A M I D]

[H A M I D]

زندگی بدون موسیقی اشتباهی بیش نیست . نیچه .

[Milad_KurdishBoy]

من همیشه به خودم و خیلیا گفتم با نبودن آدم ها هم می شه عشق بازی کرد!
خب من یادم نمیره وقتی مادربزرگم رفت چند روز قبلش دستاشو ببخشید دستای نازشو گرفته بودم و تو پارک با هم قدم زده بودیم
حسرت اون دست ها هنوزم با منه!
اما من هیچ وقت بی تابی ی وحشتناک نمی کنم!
البته الان باید خودت بلند شی بری ببینی اونجا چه خبره شاید اعتقادات منم برگشت!
شاید فهمیدم دارم شعار میدم!
اونایی که رفتن رستن از این غم خانه اونایی که موندن هم داغ و داغ و داغ! اما شاید با داغ هم بشه حال کرد!
من خودم با نبودن ها هم حال می کنم
به هر حال اون دوستای تو رفتن اما برای مثال در اینجا میلاد نباید بره!
تو ایران هر کی عزیزی از دست میده تقریبن خودش هم از دست میره!
چون هیچ کدوممون انقدر زنده گی نکردیم باهاش که بعدش وقتی نیست تحمل کنیم!
ما نمی تونیم همین یکی شم خود من!

میلاد خوشحالم که ترست به واقعیت نرسیده
امیدوارم هر چه زودتر اوضاع درست شه
قربون تو
دیگه هر چی بگم اضافه س...

خیلی حرفاتون انرژی و آرام بخش ... بدون تملق میگم داشتن دوست و برادری مثل شما کنار هر انسانی نیازه

آقا بابک عزیز گیلان غرب که رفتم با یکی دو نفرشون داشتم صحبت میکردم که بهشون بگم الان که افراد خانوادتون از دست رفتن نباید امید به زندگی از دست بره از این حرفا... یکیشون یه حرفی زد خیلی ناراحتم کرد. گفت این داغ برای ما رفته رفته کم رنگ میشه اما بدتر از داغ این ضربه های روحی هستش خوردیم هر لحظه استرس اتفاق بدتر رو داریم.
راستم میگفت هرکسی اونجا بره روح و روانش میریزه بهم

امیدوارم اوضاعشون خوب بشه

خیلی ممنون بابت وقتی که گذاشتید و چند کلمه ای تونستم با شما صحبت کنم

کلی سپاس

[H A M I D]

[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

کیفیت بالاتری شاید تا چند روز دیگه دستم بیاد