یک سکوتی هم هست
که مال بعد از شنیدن یک سری حرفاییه که نباید میشنیدی! حس عجیبیه...
بیرونش سکوته ولی از درونت هی صدای شکستن میاد...!
یک سکوتی هم هست
که مال بعد از شنیدن یک سری حرفاییه که نباید میشنیدی! حس عجیبیه...
بیرونش سکوته ولی از درونت هی صدای شکستن میاد...!
به آسمان به زمین ،گریه ها بدهکارم
اجازه ام بدهید هفت قرن میبارم...
مدرسه كه ميرفتيم ،
هربار كه دفتر مشقمون رو جا ميذاشتيم معلممون ميگفت "مواظب باش خودتو جا نذارى"
و ما ميخنديديم و فكر ميكرديم نميشه خودمونو جا بذاريم!
بزرگ كه شديم بارها و بارها يه قسمت از خودمون رو جاگذاشتيم؛
توى يه كافه، توى يه خيابون، توى يه خاطره...
زمستان سرد است،
سوز دارد...
ولی چه کسی میداند
شاید این سرما باعث شود دو نفر محکم تر دست هم را بگیرند!!
هوای همدیگر را بیشتر داشته باشند که مبادا سرما بخورند...
زمستان با تمام سوز و سرمایش
بهترین فصل برای دلبری وناز کردن است...
یک لحظه تصور کن لرزه به تنت افتاده؛ سریع پالتویش را روی دوشت بیندازد
یا که نه دستت را بگیرد بچپاند داخل جیبش...
برای تک تکشان میشود ساعت ها دلت قنج برود و لبخندی به پهنای صورت زد.
عید میرم توی 28 سالگی
ولی هنوزم هیچ هیچ هیچ
![]()
چه سکوتی حاکم شده این جا![]()
شاشیدم تو این زندگی سگی![]()
در حال حاضر 13 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 13 مهمان ها)