من دیگه هیچ تا عید نمیتوانم برم صحنه![]()
من دیگه هیچ تا عید نمیتوانم برم صحنه![]()
میخواستم به سربازها بگویم
نامه های معشوقه هایشان را اگر بلند بلند بخوانند...
جنگ تمام میشود!!!
با یه شرکت نقشه برداری داخل همدان اکثر روزا میریم پروژه کاداستر زراعی انجام میدم![]()
میخواستم به سربازها بگویم
نامه های معشوقه هایشان را اگر بلند بلند بخوانند...
جنگ تمام میشود!!!
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دل نه بند که تهش تلخیه
می شی مثل من نفس تخلیه . . .![]()
در حال حاضر 7 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 7 مهمان ها)