تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
تقصیر این قصه ها بود
تقصیر این دشمنا بود
اونا اگه شب نبودن
سپیده امروز با ما بود
کسی حرف منو انگار نمی فهمه
مرده زنده , خواب و بیدار نمی فهمه
کسی تنهاییمو از من نمی دزده
درده ما رو در و دیوار نمی فهمه
![]()
آن یار که از طبیب دل برباید
او را دارو طبیب چون فرمایند
یک ذره ز حسن خویش اگر بنماید
والله که طبیب را طبیبی باید...
مولانا
ای فراموشی کجایی تا به فریادم رسی
باز احوال دل غمپرورم آمد به یاد
ناگهان
خوابی مرا خواهد ربود
من تهی خواهم شد
از فریاد درد
فروغ فرخزاد
میخواستم به سربازها بگویم
نامه های معشوقه هایشان را اگر بلند بلند بخوانند...
جنگ تمام میشود!!!
ما انسان هایی شدیم که نه حرمت دوست داشتن و نگه میداریم
نه خداحافظی کردن و بلدیم
وقتی کسی زیادی دوسمون داشته باشه احساس غرور میکنیم
تبدیل به یه شخصیت مهم مملکتی میشیم و همیشه هم کار داریم
یه خط در میون جواب تماس میدیم
جواب پیام و تا مجبور نشیم نمیدیم
عمدا انلاین هستیم ولی پی ام نمیدیم
چون ما عادت به این که کسی دوسمون داشته باشه نداریم
ما به رابطه های یک طرفه و زخم خوردن و تنهایی عادت کردیم ...
این روزها ضمیمه شدم با هوای تو
الهام میشود همه شعرم برای تو
در هر هجا و قافیه نام تو گل کند
از ساز واژهها بتراود صدای تو
با آنکه خط کشیدی تو، بالای نام من
دلبستهی تو هستم و عهد و وفای تو
گر میکشی و یا که مرا ناز میدهی
باشد رضای من عزیزم، رضای تو
دیگر من آن دلیر ره عشق نیستم
افشاندهام غرور خودم را به پای تو...
تمامِ تو سهمِ منه | به کم قانعم نکن
در حال حاضر 8 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 8 مهمان ها)