مقوا پشتِ مقوا ...
مقوا پشتِ مقوا ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
تو جیباش بلیط های بازندگی ،
روی شونه هاش کوهِ این زندگی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
سردِ نگاه آینه تو چشم یخ بسته ی من ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
قافیه های افتضاح ،
ترانه ها بی آبرو ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
میگی میاد ، اونی که رفت ،
از پسِ روزهای سیاه ،
ساعت بیست و پنجِ شب ،
روزِ سی و دوم ماه ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
صدای اره برقی ها ،
توی گوشِ ، درختا موند ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بلک بری پریو ،
دو میلیون و صد هزار تومن ...
این همه دردُ باید کجا برد ، به کی گفت ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
درِ هر معبدُ میشه ،
با یک لبخند تو ، وا کرد ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)