امشب می خوام قدم بزنم ،
هی تو گوش خودم بزنم
هرچی حس تو سرمه ،
امشب می خوام ،
همه رو به هم بزنم ...![]()
امشب می خوام قدم بزنم ،
هی تو گوش خودم بزنم
هرچی حس تو سرمه ،
امشب می خوام ،
همه رو به هم بزنم ...![]()
ویرایش توسط Milik : 07-18-2019 در ساعت 05:57 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
تماشا کن سکوت تو عجب عمقی به شب داده![]()
می شد از سختی گذشت ،
دستِ یاری بود اگر
چوبِ چوگان می شکست ،
اسب تازی بود اگر
ماه اگر در شب نماند ،
خسته بود او از زمان
خستگی ویران کند ،
دودمان آسمان
هم قطاری نه نبود ،
جاده رو به ناکجا
تا به کی باید گریخت ،
از سکوت لحظه ها
این مسافر از طلوع ،
فکر رفتن بوده است
تا غروب آرزو ،
مقصد او مبهم است
گیجِ گیج ، در خاطرش ،
یادِ باران می کند
با خود از خویشش جداست ،
غصه را نان می کند
لحظه هایش پر وداع ،
نمِ اشک بر گونه ها ،
شک ، به پشتِ سر نگاه ،
گاه گاهی می زند ،
یک نفر او را صدا
قصه را پایان نبود ،
این حقیقت نابجاست ،
این درستی از غلط ،
کرده عمرش را تباه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
بچه ها من الان نگاه کردم جاکشا قیمت اینترنت ثابت بردن بالا من آسیاتک دارم واسه شما هم اینجوره؟
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
در حال حاضر 13 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 13 مهمان ها)