قراعتی با لهجه خودش: دختِرِ خوب دختِرییِ که چی؟؟ بوگو: با پِسِر دوس؟؟ نشه،، دوس شد چی؟؟ بوس؟؟ نده،، بوس داد چی؟؟ خونه،، نره. خونه رفت
چی؟؟ یه صلوات بفرستید...
قراعتی با لهجه خودش: دختِرِ خوب دختِرییِ که چی؟؟ بوگو: با پِسِر دوس؟؟ نشه،، دوس شد چی؟؟ بوس؟؟ نده،، بوس داد چی؟؟ خونه،، نره. خونه رفت
چی؟؟ یه صلوات بفرستید...
پیر مردی دیدم با 70 سال سن،، و 50 سال زندگی مشترک،، هنوز همسرشو عزیزم،، عسلم،، خوشگلم صدا میزد!! در خلوتی رازشو جویا شدم
گفت: ده ساله اسمِ بی شرفشو فراموش کردم اگه بفهمه جِرَم میده!!
به مرد ایرانی میگن: نماز میخونی؟؟ میگه: عادت ندارم. میگن: روزه میگیری؟؟ میگه: طاقت ندارم. میگن: زن صیغه میکنی؟؟ میگه: آره بابا،، دیگه کافر که
نیستم!!
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
طرف چهار تا زن داشته میره آفریقا،، برگشتنی یه زنِ سیاه پوست با خودش میاره،، ازش میپرسن این دیگه کیه؟؟ میگه اگه خدا قبول کنه واسه
ایام محرمه!!
آخرین التماسِ زلیخا به یوسف: لااقل انگشتم کن!!
به خره میگن: تو هم بار میبری هم کتک میخوری!! به چه عشقی زنده ای؟؟ خره میگه: همین که دو نفر دعوا میکنن به هم میگن ***خر تو ***خوار و
مادرت تمام خستگیم در میره!!
یارو داشت توی جمع تعریف میکرد: آره راهزنا به ما حمله کردن بیشتریا رو کشتن بقیه رو کردن!! میبینه همه دارن نگاش میکنن میگه: البته منم کشتن!!
باقیش بعدا" بچه ها دیگه خسته میشید.
دوباره دوباره
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول