Chavoshi News |

[shimaa]

شما چرا سیاسیش میکنید ؟؟؟ روح خسته س چیه ؟؟؟
صبح رفتم ورزش با اینکه خسته م ولی بازم خواب ........

[shimaa]

میخوای برات لالایی بخونم خوابت ببره ..

نه نمیخوام با اون صدات

[tandis_m]

شما چرا سیاسیش میکنید ؟؟؟ روح خسته س چیه ؟؟؟
صبح رفتم ورزش با اینکه خسته م ولی بازم خواب ........

منم از 4:30 صبح بيدارم ولي خوابم نمياد

[shimaa]

منم از 4:30 صبح بيدارم ولي خوابم نمياد

[shimaa]

چطوری فراموشت کنم وقتی با فندک یادگاری تو سیگاری شدم ؟!

[!M?sbh؟!]

محسن یگانه در خطر انقراض؟!


آقای نابغه، بار و بندیل رو نبند!

محسن یگانه خواننده‌ای است که بر استعداد‌های شخصی‌اش تکیه دارد و فکر می‌کند با یک دستش می‌تواند چند هندوانه بردارد.

او در دوره‌ای که همه به کار گروهی رسیده‌اند، همچنان معتقد است می‌تواند تمام کارها را یک تنه انجام دهد و بی‌خیال کمک گرفتن از دیگران شود. او بر این باور است که تجربیات شخصی‌اش بیش از گذشته می‌توانند به او در ارائه کارهای متفاوت کمک کنند. اصلا شاید به خاطر همین خصوصیات اخلاقی‌اش است که بسیاری به او لقب «آقای نابغه» را داده‌اند. اما آقای نابغه چند وقتی است که به گفته خودش، کم آورده و یا به اصطلاح ما، کف‌گیرش به ته دیگ خورده است.
آقای یگانه، ما دلواپسیم؛ حق بده.

محسن یگانه باید به هوادارانش حق بدهد که به خاطر پست‌های اخیرش نگرانش باشند. همین چند وقت قبل بود که در کنسرت تهرانش اعلام کرد آن‌قدر بی‌خوابی بر او تاثیر منفی گذاشته است که هیچ قرص و دارویی اثربخش نیست و گاهی مجبور است با دست‌هایش خودش را نوازش کند تا بلکه خوابش ببرد. او معتقد است بخشی از این بی‌خوابی‌به خاطر سبک زندگی هنری‌اش است و اینکه او نمی‌تواند کار را از زندگی شخصی‌اش جدا کند و آنقدر درگیر کار نوشتن است که خواب شبانه از چشمانش رخت بربسته است. در پست‌های فیس‌بوک و اینستاگرامش هم نوشته که کم آورده و از هوادارانش خواسته برایش دعا کنند. این مسائل زمانی نگران کننده می‌شود که این بی‌خوابی، بن‌بست فکری شود و یگانه در خطر انقراض قرار بگیرد. همین موضوع بهانه‌ای شد که صفحه‌او را طی مدت اخیر با هم مرور کنیم.

من کم آوردم به خدا

«خیلی وقتا خیلی کارا هستن که می‌تونیم انجام بدیم؛ یعنی معمولا این توانایی رو در خودمون می‌بینیم. اما همون کارا یه وقتایی نشدنی‌ترین کارای دنیا به حساب میان... من ترانه می‌گم... 99 درصد کارایی که ازم شنیدین رو خودم گفتم... هیچ‌وقت توهم نداشتم که بگم من بهترین ترانه‌سرا هستم... ولی خدا رو شکر، اکثر کارهایی که از من خیلی شنیده شده رو همین ترانه‌سرا که سطحش متوسط رو به بالاست گفته... راستش رو بخواین، بیشتر لذتش تو همینه که وقتی کارم موفق بشه تو مارکت بگم من این کار و کردم... همشو... الان هم متاسفانه ذهنم تنبل شده... از صمیم‌قلب می‌خوام ازتون که بخواین از ته دل آرزو کنین این کارای نصفه‌نیمه زودتر تموم شه... دروغ چرا... یه کم، کم آوردم... با این حال، همیشه میگم سخته، ولی می‌شه... می‌شه که بشه... دوستون دارم... با عرض پوزش، تو این پست هم حضور پررنگی ندارم.»
خیلی موقع‌ها فکر می‌کنم اگر محسن یگانه از روزبه، مهرزاد، مونا برزویی و دیگران می‌خوند، چقدر شعراشون بیشتر به چشم میومد، ولی در نهایت همون جمله همیشگی خودتون مصداق بارز این قضیه است که محسن یگانه زبون خودشو بهتر می‌فهمه! همین فرمون، همین جوری، برو جلو شما!
-آقا محسن عزیزدل، هر چند واسه من یکی که خیلی دلچسب‌تره ترانه واسه خودت باشه، ولی اگر واقعا اذیت می‌شی؛ بسیار به یکی که مورد اعتمادته... تقسیم کار کن.
-مواظب سلامتیت باش. آلبوم هم ندادی، ندادی.
-درست می‌شه. فدای سرت، ترانه نشد، صدات و آهنگت هست. این همه خاطره هست. فدای سرت، درست می‌شه.
«وااااااای خدا! الان یک ساعته که دارم به خودم می‌خندم... طبق محاسباتم، من امشب داشتم می‌رفتم مسافرت... به همین علت واهی زنگ زدم به آرش پاکزاد و همه قرارها‌مونو انداختم عقب... همین‌طور زنگ زدم علی ثابت که هر کاری مونده بگه من انجام بدم... خیلی هم جدی داشتم می‌گفتم که آره دیگه من می‌رم امشب و شش، هفت روز نیستم.... و یه عالمه قرار دیگه که جابه‌جا کردم... نگوووووو اینا همش اثرات بی‌خوابیه.... چهار روز دیگه است پروازمون... هیچی دیگه. از اون موقع روم نمی‌شه بهشون زنگ بزنم... ضمنا بی‌خودی سه تومن واسه یه نفر کارت به کارت کردم... خوبه حالا آدم با انصافی بود زنگ زد گفت اضافه واریز کردم... اینها همش عوارض بی‌خوابیه‌ها... ضمنا اسکاچ رو تو یخچال نذارید... یحتمل بعد این پست آبرو واسم نمونه. ولی اشکال نداره. شما هم در شادی تلخ‌من شریک باشید... دیوانه.»
- محسن! چه کارایی می‌کنی تو... آقا استراحت کن... بخواب... نگرانتم‌ها!
- منم مرض بی‌خوابی دارم، ولی نه اینقدر شدید. برو یه دوا دکتری کن تا اینجوری ضایع نشی داداش!
- تا پرواز شما فقط سه روز دیگر باقیست. ستاد یادآوری به محسن یگانه!
یه چیزی هست که خیلی بدتر از بی‌‌‌خوابی آدمو اذیت می‌کنه. یه متن با حال و صمیمانه از محسن یگانه می‌خونی، بعد کلی کامنت‌های باحال‌تر، کلی می‌خندی. بعد یهو می‌بینی، وسط کامنتا، یه نفر یه چیزی گفته که محسن رنجیده، ناراحت شده، بعد خنده‌ات می‌ماسه رو لبت... این بدتره.
یه مشت کاغذ...
«یه چراغ با نور زرد شدید، یه خودکار که مترجم افکار منه و زمان که یه وقتایی اهمیتشو برای خیلیا از دست می‌ده. اینا دنیای این روزای منو می‌سازن. راستی چرا چای وقتی خیلی درگیرشی یخ می‌کنه؟ چرا؟ مگه نمی‌فهمه حسش نیست برم یکی دیگه بریزم؟ لامپ صد؛ از همونا که وقتی می‌سوزه نگاه می‌کنیم ببینیم فنرش افتاده؟ به خدا حالم خوبه. فقط ادای آدمای احساسی رو درمیارم؛ ادای شاعر باکلاسا! ضمنا موزیک بی‌کلام غمگین نباشه هیچ‌کدوم از اینا به درد نمی‌‌خورن! جمعه خوبی داشته باشین، خصوصا غروبش که همیشه دلگیره.»
-به خودکار که مترجم افکار منه! عالی می‌نویسی. کاملا آدم اون فضا و حس و حال رو احساس می‌کنه. نه تنها در زمینه شعر و ترانه فوق‌العاده‌ای، حتی با نوشتن چند سطر متن هم آدمو کاملا تحت‌تاثیر قرار می‌دی.
-این متن خیلی با حال و عالیه! شما هم خیلی احساسی هستین هم یه شاعر خفن! اصلا هم احتیاجی به ادا نیست!
-چقدر خوب میشه با مونا برزویی و رزوبه بمانی کار کنی؛ هر چند معتقدی خودت بهتر معنی کلمات رو می‌رسونی.
مجله آرمانی

[!M?sbh؟!]

نه نمیخوام با اون صدات

صدای اولم یا دومم !?؟!

[Herzeleid]

شما چرا سیاسیش میکنید ؟؟؟ روح خسته س چیه ؟؟؟
صبح رفتم ورزش با اینکه خسته م ولی بازم خواب ........

سیاسی ؟؟؟؟ سیاسیش کجا بود....
خب گاهی جسمت خستست که پشت سرش خواب میاد طبیعتا
گاهی خستگی طوری دیگست از جنس دیگری.....بی حوصلگی سردرگمی و....
خوابتُ با جای خواب شرطی کن جواب میده احتمالا

[shimaa]

صدای اولم یا دومم !?؟!

دو صدائه هم میخونی استااااد

[!M?sbh؟!]

دو صدائه هم میخونی استااااد

صدای دومو گوش ندادی !?؟!

همینه دیگه وگرنه هرکی گوش کرد زود خوابید ..