5+1 از همینا ترسید که توافق کرد![]()
5+1 از همینا ترسید که توافق کرد![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
شــــرت حسین شـــرت حسین شــرت حسین شـرت حسین
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
این اسمش محفوظ ما کل زندگیش بر فناست ، کجاست ببینه این هوای بارونی ظهر تابستون رو
دلت خوشه ها ، خلاف چیه ؛ این اسمش محفوظ ما بزرگترین خلافش این بود یه بار زنگ زد به خانومش که ازش اجازه بگیره یه لیوان آب بخوره ، خانومش رفته بوده دست به آب نتونست جواب تلفن اسمش محفوظ ما رو بده ، بعد این آقای اسمش محفوظ ما طاقت نیاورد بدون اذن خانومش یه لیوان آب خورد ؛ شنیده ها حاکی از این هست که عاقای اسمش محفوظ ما سر همین خلافش دچار تپش قلب شده
من جای تو بودم الان میرفتم شاب دوووول عظیم قسمش میدم به عظمتش ردیف کنه
ایشالله یه مومن و نماز خون خارجیش گیرت بیاد
دهنت با این حافظت ، تارا چیه دیگه
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
ای یار جانی ، یار جانی
دوباره برنمیگردد دیگر جوانی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
یه ساعت انتظار تو نمیدونی چه حالیه
خط بزن این فاصله رو شادی همین حوالیه![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
آن سرو سهی چه نام دارد؟
خلقی متحیرند در ویکان قامت خوش خرام دارد
تا خود هوس کدام دارد؟
گر دور شود ز دیده غم نیستماهی که به حسن او صنم نیست
رخسارش از آفتاب کم نیست
کندر دل و جان مقام دارد
آنرا خبری بود ز حالممن کشتهٔ عشق آن جمالم
آشفتهٔ آن دو زلف و خالم
کو نیز دلی به دام دارد
تا پخته شود چنانکه بایدآن کس که دلم همی رباید
گر نیز دلم بسوخت شاید
دیگ هوسی، که خام دارد
آن برخورد از جمال خوبانای دل، چه کنی خیال خوبان؟
اندیشهٔ زلف و خال و خوبان؟
کو نعمت و احتشام دارد
زیرا که دلی کباب دارممعشوق چو آفتاب دارم
با او هوس شراب دارم
و آن لب نمک تمام دارد
آواز دهید، تا ببینندقومی که مقربان دینند
با دردکشان نمینشینند
صوفی که به دست جام دارد
در کیسهٔ آن کسست هوشممن پند کسی نمینیوشم
چون بر لب مطربست گوشم
کو کاسهٔ می مدام دارد
دریاب، که سرعشق بازیای خواجه، حکایت مجازی
هرگز نبود بدین درازی
داغیست که این غلام دارد
بی مانبود حلال بر توپوشیده چو نیست حال برتو
امروز می زلال بر تو
آن باده که دین حرام دارد
در خاک برد دماغم، ای دوستزان چهرهٔ همچو باغم، ای دوست
هرگز نبود فراغم، ای دوست
بوی تو که در مشام دارد
سرخی رخم ببین، که آن نیزخون شد دلم از غم تو، جان نیز
بر چهره دوید و شد روان نیز
از دیده و دل به وام دارد
کز بوسهٔ شکرین لبانستشعر خوش اوحدی روانست
گر گوش کنی به جای آنست
این شهد که در کلام دارد
آنرا غم جان ز بیم سر نیستاز گفته او ترا گذر نیست
وز شیوه عشق خوبتر نیست
کو مذهب این امام دارد
ویرایش توسط Milik : 07-20-2015 در ساعت 12:24 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
هر وقت این ترانه"چرا هر چی که خوبه زود تموم میشه" شادمهر رو می شنوم،یاد بستنی و کباب ترش و پاستا و سالاد ماکارونی میافتم.خلاصه هر کس به نویی
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
همسایه ما یک دختر مجرد و بسیار خجالتی داره .. وقتی بهش سلام میکنم دستپاچه میشه و عرق میکنه و قرمز میشه.
یکی از تفریحات سالمم،سلام کردن به این خانومه هست.
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)