زده ناموجود چن خریدی تو(sm148)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Am!rmohammad [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مبارکه
نمایش نسخه قابل چاپ
زده ناموجود چن خریدی تو(sm148)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Am!rmohammad [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مبارکه
Aug 05, 2016نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrCrow [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سیصد و خورده اینقل قول:
نوشته اصلی توسط Allaxa [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سیصد و نه اگه درست بگم
جااااااا اهاها هاها ها ها
(sm74)
ویدئو رو دیدم خیلی حالم گرفته شد (sm81)
بچه های کوچیک زیر 7 سال داشتن تو کوره آجر پزی کار میکردن (sm50)
شرمساری (sm74) اگه ما بودیم یه ساعتم دووم نمیاوردیم (sm88)
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مطمئنی با نیم میلیون دلار فقط 15 دقیقه گپ زدن؟(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Chavosh [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صدای روضه های مسجد به گوشم میرسه (sm50)
گُمَم در لابلای افکارم
افکاری زخمی و سرکوب شده
عُقده هایی وا نشده ، پس زده شده
مثل یک جسدی بی روح و در انتظار دوباره ی تکرار
تکرار روزهای تکراری و جبری مضحک
خسته از عادت و تیک تاک ساعت اتاق... خسته از روز مرّگی ها
خسته از تسلسل ، خسته از پریودهای دردناک زندگی
خسته از ترسیم رسیدن به انتها و باز آغازی دایره وار ...
خسته از رسیدن به اول خط ، پلّه ی اول
چه چیز را گم کرده ام که درونم این چنین آشفته است
خدایم را ؟
اتاقی سرد و خسته که مرا می پاید ...
اتاق پسرک تنها و شب های سردرگمی که او را به سُخره گرفته اند ... (sm50)
علیرضا بهجتی