اقدس: سلام
مجید: شام چی داریم؟
اقدس: نون و روغن!
مجید: سفره رو بنداز لب باغچه
اقدس: ترتیزکها قد کشیدن!
مجید: إإإإإ پس سفره رو جمع کن بعد شام باید بریم زیر لحاف.
نمایش نسخه قابل چاپ
اقدس: سلام
مجید: شام چی داریم؟
اقدس: نون و روغن!
مجید: سفره رو بنداز لب باغچه
اقدس: ترتیزکها قد کشیدن!
مجید: إإإإإ پس سفره رو جمع کن بعد شام باید بریم زیر لحاف.
ساعت زنگ زده ِ دیگه زنگ نمیزنه ، چونکه زنگهاشو زده
بیکارم
چون پــول ندارم
چون پــارتی ندارم
چون قوم خویــش کله گنده ندارم
چون زن ندارم
ممممصبتو شکر
اصلا تو خیال میکنی من کیـــم؟!
مهندس میکانیک از یو اس آ ؟!
صاحاب چهارتا پمپ بنزین ؟!
هـــه هـــه هـــه هـه
رفیق ....
(sm2) باور کن خیلی خوش میگذره دکی جون ...........راستی میشه یه سوالشخصی ازت بپرسم (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط K A M R A N [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
داش حبیب: باز زیر پل رفتی چیکار پسر؟
مجید: جوب گردی.
داش حبیب: خودتو شل کن.
مجید: من که شل خدایی هستم، یه زنجیر جستم نیم زر، حظ کن، آلمانیه!
سـیـد رســول (بـهـروز وثــوقــی ): اگــه رضـايـت دادی کـه دادی اگــه نــدادی بــاز هــمـدیـگـرو مـیبـیـنـم بـالـاخـره یـه جـوری مـیـشـه دیـگـه...اونـوقـت مـن مـیـمـونـم و تـو یـه ضـامن دار انـقــدی!
هادی داستان دکتر رو Cut کن(sm2)
باز هوای وطنم آرزوست ...
اقا یه سوال تو دانشگاه ta به کی میگن ؟
اه حالم بهم خورد مرتیکه کج و کوله