شبی عجیب و غریب با فرهاد مجیدی با کلکسیونی از سوتی های رنگارنگ ....
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مجیدی در این شب مدام می گفت نمی دونم...
فردوسی پور : این گل را کی زدی؟
مجیدی : نمی دونم !
فردوسی پور : به کدوم تیم زدی؟
مجیدی : نمی دونم !
فردوسی پور : فلان هم بازیت کی بود؟
مجیدی : نمی دونم !
فردوسی پور : مربیت کی بود؟
مجیدی : نمی دونم
فردوسی پور : علیرضا جهانبخش ....
نمی شناسم !
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
شاید بهتر باشه که اون عرق ملی هم که ازش دم می زد (دور میدون با پرچم ایران در دبی) را به هیچ گرفت. چون معلوم شد که ایشان بازی های تیم ملی را در جام جهانی هم نمی دیده وگرنه چه جور میشه علیرضا جهانبخش رو نشناخت! به این ترتیب میشه به صحت دیگر گفته هایش هم شک کرد ... داستانی که درباره نشان دادن عکس آن شیخ عرب زیر پیراهنش گفت و یا وقتی که تکذیب کرد تیتر روزنامه ای که در سال 77 گفته بود مجیدی (به خاطر طلب 20 میلیونی) می خواسته از استقلال به پرسپولیس برود. در ادامه برخی پرسش ها را ترجیح داد دیگه با "نمی دونم" پاسخ ندهد و کمی خلاقیت به خرج دهد و این بار همان سوال رو از گوینده سوال می پرسید !!!
فردوسی پور : متولد چه سالی هستی؟
مجیدی : شما متولد چه سالی هستید !
فردوسی پور : مگه شما فرهاد مجیدی نیستید؟
مجیدی : شما مگه آقای فردوسی پور نیستید !
ولی داستان این جا هم پایان نیافت. او در یک برنامه زنده گویا بر روی صندلی اش چرخ و فلک بازی به راه انداخته بود و چندین و چند بار برمی گشت و پشت صحنه را می دید! نه یک بار، و نه دو بار ... دیگه خیلی تو ذوق می زد این حرکاتش ... و سرانجام شهر پدری اش را هم اشتباه گفت تا سوتی هایش را در این شب به یاد ماندنی تکمیل کرده باشد. پدرش گویا قائم شهری ست ولی او گفت اهل ساری بوده !!! دست مریزاد آقای فرهاد خان ! خسته نباشید !
ویرایش توسط Raul : 10-22-2014 در ساعت 09:45 PM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)