قبلِ پاییز تو غایب بودی
بعدِ پاییز تو غایب بودی
همه جا کافهنشینی کردم
آنورِ میز تو غایب بودی
آن طرفتر نمِ باران هم بود
سرفهی خشکِ درختان هم بود
ساعتِ خیرهی میدان هم بود
چشمِ بد دور،دو فنجان هم بود
آنورِ میز هوا تاریک است
همهی منظرهها کاغذیاند
وسطِ قابِ خیابانی سرخ
دو نفر شکلِ خداحافظیاند
![]()