تو هوای تو شب شمالی
دل من مونده همین حوالی
دل سپردم به تمام این عشق
اگه خیلی دور اگه مهالی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
امروز از هم گسستم
اگه بال و پر شکستم
به پرتگاه غم رسیده گام های من
چو غرق خاطراتم و غریق بی نجاتم
بی خواب و زا به راهم و طوفان حال من
تاریکم
فردا سراغ من بیا
یک روز زیبا سراغ من بیا ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دست میزنم پا میزنم دل رو به دریا میزنم
گاهی به پس گاهی به پیش گاهی هم درجا میزنم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
اشترم تحویل بگیر این نتیجه ریدمان تویه
آقا من پاک کردم پستامو.
عجب حلوای قندی تو
امیر بی گزندی تو
در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)