امیـر بی گزند محسن چاوشی بهترین آلبوم سال

[!M?sbh؟!]

[D.SOL]

هرکی نقل بگیره زرت میای جواب میدی؟ باز قبلا یه ساعاتی اینجا قیافتو نمیدیدیم راحت بودیم

[Milik]

تو این کویر لعنت
تشنه موندم و هلاکم ...

[!M?sbh؟!]

این بار قلم نه بر دست، بر دل می گیرم و برای محسن چاوشی می نویسم
محسن چاوشی شخصی که همواره با آثارش، همانند باغبانی دوره گرد در بین مردم سعی در کاشت بذرهایی از جنس امید، شعف و بینش عمیق را داشته است، و اینبار درست قبل از رسیدن بهار قطعه ای به نام زندان و برای رهایی از زندان را تقدیم می کند.
رهایی از بند های نفسانی.
قطعه ای برای جدا شدن انسان از این بُعدِ پَستِ هستی و رفتن به ابعاد بالاتر...
شعری عمیق با درون مایه های مثال زدنی از حضرت مولانا
در فاصله کمی بعد از قطعه زندان، محسن چاوشی باز هم یک قدم جلوتر قطعه ای به نام گلدون، با مضمون عشق را منتشر می کند، با این تفاوت که این گلدان برای رهایی شخصی به نام سهیل از زندان تقدیم می گردد.
محسن چاوشی با قلبی بزرگ ولو شکسته از تمامی پستی ها و بلندی های این روزگار، با دستانی نحیف، گلدان در دست می گیرد و رو به من و شما خواستار آزاد سازی شخصی از بند می شود.
آری این گلدان آبستن دانه ای خاص است، دانه ای که نه در گرو فصلی ست برای رشد و نه زمینی برای کشت، فقط دلی می خواهد خاکی و تابشی از جنس تفکر...
از طرف مخاطب همیشگی محسن چاوشی عزیز
وحید حسنی
اسفند 1395

[D.SOL]

تو این کویر لعنت
تشنه موندم و هلاکم ...

وکیل یکیو گیر بیار گیر بدیم بهش

[Milik]

وکیل یکیو گیر بیار گیر بدیم بهش

هیشکی نمونده ...

[Milik]

ابری ترین هوارو تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم ...

[D.SOL]

هیشکی نمونده ...

[Winston]

[D.SOL]

هـــــــــــا ایـ وینوستون خوب سوژه ای بید