فروغ فرخزاد - آيه هاي زميني
مسعود اميني - آيه هاي باراني
![]()
فروغ فرخزاد - آيه هاي زميني
مسعود اميني - آيه هاي باراني
![]()
آپدیت شد 10 ثانیه بهتر شد
توي قاب سردِ اين آيينه ها تصوير آدمكي شكسته بود
آدمك خسته و غمگين و سياه رو به روي آيينه نشسته بود
![]()
كي با دشنه هاي كين، كي با داس عشق و دين
بريده ريشه هاي اين آدمك رو از زمين
واسه اين آدمك شهر گناه آسمون رنگِ بهاري رو نداشت
قفس و تيره و تاريك زمين واسه ي آدمكم جايي نداشت
![]()
هميشه غايب من زخمامو مرهم ميذاره
هميشه غايب من گريه هامو دوست نداره
نكنه يه وقت نياد صداش به دادم نرسه
آيينه ها سياه بشه كور بشه چشم ستاره
![]()
عصر چهارشنبه من هه عصر خوشبختي ِ ما
فصل گنديدن من، فصل جون سختي ِ ما
![]()
بهار از دستاي من پر زد و رفت
گل ِ يخ توي دلم جوونه كرده
توو اتاقم دارم از تنهايي آتيش ميگيرم ...
![]()
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)