روزی روزگاری خانم منشی ...
روزی روزگاری خانم منشی ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چیکار میکنی با دلم ای میلادنوشته اصلی توسط MrCrow
(خانم منشی) یهویی عزیز دلم شدی ، یهویی تو هم کسم شدی ، یهویی مهرت به دلم نشست ، یهویی خود نفسم شدی
دیگه خاطراتو به یادم نیار
ندیدی مگه چی سرم اومده
جوونیمو دادم پای عشق یار
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
روزی روزگاری سیبیل قشنگ تو پازل بند
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
جوونی که مهم نیست مهم اون 30 هزار تومن که رفته دیگه برنمیگردهچیکار میکنی با دلم ای میلاد
دیگه خاطراتو به یادم نیار
ندیدی مگه چی سرم اومده
جوونیمو دادم پای عشق یار
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
میگم هوا چقدر گرم شده
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
وااااااای خداااااا
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
هوا با وجود سیبیل قشنگ گرم ترم میشه (بحث عوض نکن)میگم هوا چقدر گرم شده
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مرغ چقدر ارزون شده همه چی ارزون شده سال به سال ارزون تر
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
دوستان یه شخصی اینجا هست که مدت هاست شرتش رو گم کرده آیا روزه ی این شخص درست و مقبول است ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
مرغ چقدر ارزون شده همه چی ارزون شده سال به سال ارزون تر
ارزونی بیداد میکنه از وقتی سیبیل قشنگ آهنگاش رو داده بیرون دیگه تحریم ها هم هیچ غلطی نمیتونن بکنن
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 24 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 24 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
