بهترین جای جهان فرصت آغوش تو ...
یکی هم بود که پنجره جمع میکرد تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
azade, mojtaba00222, rebasss, tandis_m
نوشته اصلی توسط Rasoulh111 واقعا شرایط سخت بود 50 روز حموم نمیرفتیم شبها کمین تو بدترین شرایط خدمت کردم
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
نوشته اصلی توسط Rasool24 لاک ناخونش رو دیدم به این نتیجه پی بردم خودشم خوبه نتيجه گيريت تو حلقم
azade, mojtaba00222, R A S O O L, rebasss
نوشته اصلی توسط Rasoulh111 این رسم مهمون نوازیه تو 2 تا من یدونه منم الان بستنی میخورم نوشِ جان
azade, mojtaba00222, rebasss
نوشته اصلی توسط Rasool24 واقعا دلت میاد دخترتو به من ندی ؟ آخه ماشالله تو دريا دلي عزيزم دست رد به سينه كسي نميزني
نوشته اصلی توسط Rasoulh111 واقعا شرایط سخت بود 50 روز حموم نمیرفتیم شبها کمین تو بدترین شرایط خدمت کردم من بمیرمم نمیذارم پسرم بره خدمت چند سالته شما؟
azade, mojtaba00222, pirana, rebasss, tandis_m
نوشته اصلی توسط tandis_m نتيجه گيريت تو حلقم نوشته اصلی توسط tandis_m آخه ماشالله تو دريا دلي عزيزم دست رد به سينه كسي نميزني
نوشته اصلی توسط Lost Queen من بمیرمم نمیذارم پسرم بره خدمت چند سالته شما؟ مگر بفرستيش بره خارج وگرنه اگه ايران باشه هر كاري بخواد بكنه اون كارت كوفتي رو ميخواد
azade, mojtaba00222, P!nk Rose, pirana, rebasss
نوشته اصلی توسط Rasool24 تو هم برو معافی بگیر
azade, mojtaba00222, P!nk Rose, rebasss
نوشته اصلی توسط Rasoulh111 واقعا شرایط سخت بود 50 روز حموم نمیرفتیم شبها کمین تو بدترین شرایط خدمت کردم مگه بعد جنگ هم از اين چيزا تو مرز بود؟
انتخاب سریع یک انجمن
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
نمایش برچسبها
مشاهده قوانین انجمن