××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

[Malware]

– «دست من را بگیر!»
می گیرم
این همان دست بود؟! خُب باشد
باز امشب زنی کتک خورده
روی مغزم، اسید می پاشد

همه در حال تجزیه شدنند
خاطرات نوازش و آغوش
دیدن فیلم، دست در دستت
برق را می کند کسی خاموش

بعد تاریک می شود صحنه
بعد تنها صدای جیغِ زن است
گریه کن گریه کن بلند بلند
سینما نیست، زندگیِ من است

جای سیلی ست یا که بوسه ی تو
گونه هایم هنوز می سوزد
لب این شعر را پر از تردید
یک نفر در سکوت می دوزد

چشم هایم هنوز خیره به سقف
بالشم مثل ساحل خزر است
توی خوابم زنی ست که امشب
چمدان بسته راهی سفر است

موج بر روی موج می لغزد
باز هم موقع هماغوشی ست
– «دست من را بگیر!»
می گیرم
روبرو درّه ی فراموشی ست

فاطمه اختصاری

[Herzeleid]

چه میدونم والا اینم حرفیست

حرف خوبی نبود سعی کن رو همون منطقت بمونی

[Malware]

نه زیاد ولی جاده یک طرفست

راه برگشت همیشه بازه

[Herzeleid]

راه برگشت همیشه بازه

نه دیگه برگشتی در کار نیست! هر قدم که برمیداری پشت سرت خراب میشه

[Malware]

حرف خوبی نبود سعی کن رو همون منطقت بمونی

نه اتفاقا همین حرفت چندین بار بهم ثابت شه
یادش به خیر یه موقع خیلی چیزا واسم احمقانه بود کم کم عادی شد

[MaMaTiR]

پوریا من رفتم.. داری میری کرکره تاپیک رو بده پایین

شب خوش رفیق

[Malware]

نه دیگه برگشتی در کار نیست! هر قدم که برمیداری پشت سرت خراب میشه

هر وقت خواستی برگردی، بیل و کلنگ واسه پاکسازی پشت سرت خواستی رودروایسی نکن بگو

[Malware]

پوریا من رفتم.. داری میری کرکره تاپیک رو بده پایین
شب خوش رفیق

قبلش دشوری هم برو
شب تو هم خوش، خوب بخوابی رفیق

[Herzeleid]

نه اتفاقا همین حرفت چندین بار بهم ثابت شه
یادش به خیر یه موقع خیلی چیزا واسم احمقانه بود کم کم عادی شد

وای از روزی که زمان همه باورا رونیست و نابود کنه

[Herzeleid]

هر وقت خواستی برگردی، بیل و کلنگ واسه پاکسازی پشت سرت خواستی رودروایسی نکن بگو

بیل و کلنگم باشه من آدمش نیستم!