با اجازه ما بریم ادامه رمانمون رو بخونیم![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
با دوستم که داره برق تو شریف میخونه رفتیم پارتی دیدم نیم ساعت به یه دختر خیره شده بهش گفتم خوب خدارو شکر که تو هم داری به یکی وابسته میشی
.
.
.
.
.
.
.
.
گفت چراغ بالا سر اون دختر افت ولتاژ داره هشت دقیقه دیگه میترکه
!?Who Cares؟!
ﺷﺪﯾﺪﺍً به ﺍﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ که ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺍﺻﻼً به ﺳﺎﯾﺰ ﮐ.ﻮﻧﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ������
ﻓﻘﻂ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ :| دی
!?Who Cares؟!
اگر چنــــگیز غارتــگر اگر محمود افــــغان مردم را در اسارت برد
اگر بــیگانه ثــــروت مردم را به غارت برد
تو که از این آب و خــــاک هستی چرا اینگونه میتــــازی ؟
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دختره پست گذاشته هرکی بهم پیشنهاد بده با دوس پسرم طرفه
.
.
.
.
.
.
.
.
دوس پسرش هم کامنت گذاشته گ.وه نخور کی حوصله دعوا داره :| دی
!?Who Cares؟!
همسایه بالایی ما
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تموم کرد ،خدا رحمتش کنه ������
اون همسایه بالایی شما بود که شروع می کرد مال ما پیر بود تموم کرد :|![]()
!?Who Cares؟!
در حال حاضر 8 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 8 مهمان ها)