چند سال پیش مجردی با دوستان امده بودم مشهد تو یه هتل بودیم یه خدمتکار داشت عجب گوشتی بود هنوز که هنوز هیکلش از پشت دقیق تو خاطرمه یه حرکتی زدم واسش اولش میترسید ازم همش فرار ولی بعد دو روز رام شد اونم چه رامی
چند سال پیش مجردی با دوستان امده بودم مشهد تو یه هتل بودیم یه خدمتکار داشت عجب گوشتی بود هنوز که هنوز هیکلش از پشت دقیق تو خاطرمه یه حرکتی زدم واسش اولش میترسید ازم همش فرار ولی بعد دو روز رام شد اونم چه رامی
داستان رو خیلی موشکافانه واسم پخ کن. زود
نوشته اصلی توسط Rasoulh111
از اولش به این کارها علاقه وافری داشتم دارمچند سال پیش دیدمش باید میدیدش چه جیگری شده بود فقط حیف شوهر کرده بود
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد