نوشته اصلی توسط tandis_m
خب من رسالتم رو به پايان رسوندم باقيش ديگه با صابر و رسول و آتي ببينم چه ميكنيد
باقي هم مثل نويد و امين و ميلاد و مجي و حسين و پوريا و .... با شوخياشون
خب من رسالتم رو به پايان رسوندم باقيش ديگه با صابر و رسول و آتي ببينم چه ميكنيد
باقي هم مثل نويد و امين و ميلاد و مجي و حسين و پوريا و .... با شوخياشون
یک ویروسی تو ایران هست به اسم «ازین ویروس جدیدا»
هرکی مریض میشه بهش میگن «ازین ویروس جدیدا» گرفتی
غلط کردی پس چرا من شماره ـتُ ندارم؟
نمیتونم مجی واقعا نمیتونم من تو لاین باهات در ارتباطم نویدم که شمارشو دارم
نصب کن ادا در نیاد دیگه
دقت کردین
انسانهای صادق به صداقت حرف هیچکس شک نمیکنند و حرفِ همه را باور دارند.
انسانهای دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ میگویند .
انسانهای امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند .
انسانهای نا امید همیشه آیه یاس میخوانند .
انسانهای حیله گر معتقدند که همه مشغول توطئه هستند .
انسانهای شریف همه را شرافتمند میدانند .
انسانهای بزرگوار بیشترین کلامشان ، تشکر از دیگران است.
انسانهای نظر بلند هرکاری برای هرکسی میکنند بازهم با شرمندگی میگویند:
ببخشید که بیشتر از این از دستم بر نیامد .
انسانهای تنگ نظر هرکاری برای هرکس انجام دهند ، چندین برابر می بینندش .
انسانهای بامحبت در نهایت مهربانی همه را با جانم ، عمرم ، عزیزم خطاب میکنند.
انسانهای متواضع تقریبا در مقابل خواسته همه دوستان میگویند: چشششم سعی میکنم
اما
انسانهای پرتوقع انتظار دارند همه در مقابل حرف هایشان بگویند چشششم .
انسانهای حسود همیشه فکر میکنند که همه به آنها حسادت میکنند .
انسانهای دانا در جواب بیشتر سوالات میگویند: نمیدانم .
انسانهای نادان تقریبا در مورد هر چیزی میگویند: من میدانم!!!
''پناه'' می برم ب ''خدا'' ...
از عیبی ک...
''امروز'' در خود می بینم...
و...
''دیروز'' ...
''دیگران'' را ب خاطر...
''همان عیب'' ملامت کرده ام...
محتاط باشیم در ''سرزنش'' و ''قضاوت کردن دیگران''...
وقتی...
نه از ''دیروز او'' خبر داریم...
نه از ''فردای خودمان''...
یادش بخیر نوید اومد تو لاین با آیدی مهندس
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من گروه رو هم زدم
ممه دوست اصل
پاشید بیاید اونجا خود ساسوری هم نمیخواد
منم با خودتون ببرید
اگه نبرید میرم با اسمارتیز خودکشی میکنم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به دختره میگم چی تنته ؟
میگه: رکابی داداشم با پیژامه بابام...
.
.
..
.
.
.
حالا من با هر بدبختی بود جــ*قمو زدم، ولی خداییش این طرز لباس پوشیدن درست نیس :|
یه دبیر ادبیات داشتیم به نام آقای "دار"
روز اول کلاس اومد گفت سلام،من دارم...
.
.
.
.
.
.
.
یکی از رفقا هم از ته کلاس جواب داد
خسته نباشی اینجا هممون داریم!
برو مدرسه دخترونه بگو اونا ندارن
دختره پست گذاشته :
بچه ها معنی I dont know چی میشه
.
.
.
ی پسره براش نظر نوشته: نمیدونم
دختره تو جوابش نوشته : تو که نمیدونی گــ*وه میخوری نظر ميدي!!!!!
پسراي عزيز وقتي دخترا پست ميذارن شما همون قلب بذاري كافيه������������
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
