شیلتر شدیم نقلا پرید!
برم دوباره نقل بگیرم!![]()
شیلتر شدیم نقلا پرید!
برم دوباره نقل بگیرم!![]()
!?Who Cares؟!
خوب شد ؟؟؟
حالا هی عکس لب بزارین![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
یا خدا چرا اینطور میشه.
کلی نقل گرفتم، آدرس عوض شد و پرید!![]()
!?Who Cares؟!
تا بحال سایت شیلتر بود الان سرعت زیر خط فقر ؛ چطوری پستو بزارم؟
دادا اصن ریده ؛ دیرو داشتیم با بچه ها حرف میزدیم امسال نمیخواد بازار خوب شه ؛ ینی هیچ صنفی نیست بگه بازار خوب شده ، هفته پیش مشتری از تهران داشتم یارو گفت حالا تو کار شما دست زیاده من یه کاری دارم که تو ایران تکه بازار منم خرابه ، گفتم چیه کارت ، گفت گلای نمیدونم چی چیه بامبو یه چی تو همین مایه ها ، میگفت با این که من تکم و دست زیاد نیست تو کار من بازار افتضاحه ....
فقط نمیدونم چرا کرایه ها هی دوبل میشه ، یکی هم نیست یقه این مالکا رو بگیره ، مگه داریم دزدی میکنیم هر سال دوبرابر میکنن
اونبارم بهت گفتم نقلای طولانی رو کپی بگیر ، گفتم یا نگفتم ؟ گفتم یا نگفتم؟ گفتم یا نگفتم!؟
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
کودکي از مسئول سيرکي پرسيد:
چرا فيل به اين بزرگي را با طنابي به اين کوچکي و ضعيفي بسته ايد؟ فيل ميتواند با يک حرکت به راحتي خودش را آزاد کند و خيلي خطرناک است!
صاحب فيل گفت:
اين فيل چنين کاري نميتواند بکند. چون اين فيل با اين طناب ضعيف بسته نشده است.
آن با يک تصور خيلي قوي در ذهنش بسته شده است.
کودک پرسيد چطور چنين چيزي امکان دارد؟
صاحب فيل گفت: وقتي که اين فيل بچه بود مدتي آن را با يک طناب بسيار محکم بستم. تلاش زياد فيل براي رهايي اش هيچ اثري نداشت، و از آن موقع ديگر تلاشي براي آزادي نکرده است.
فيل به اين باور رسيده است که نميتواند اين کار را بکند!
در همان لحظه فيل با يك حركت طناب را پاره كرد و خاره كودك و صاحب فيل را با هم گــ.اييد و هردو را به 7 روش غير ممكن از كــ.ون كرد !!!!
نتيجه اخلاقي: باور هايتان را تغيير دهيد تا دنيايتان تغيير كند و بگــ.ا نرويد
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
تو جاده بنزین تموم کردم یک 206که راننده اش دختر وایساد گفت چی شد می تونم کمکت کنم گفتم بنزین تموم کردم اجازه میدی از ماشینت برای پرایدم بنزین بکشم گفت مگه بنزین 206به پراید می خوره هیچی دیگه الان با پای پیاده دارم می روم کربلا ای اعلمدار حسین نیامد نیامد
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
همراه بیمارکیست؟؟؟
.
.
.
.
.
.
.موجودیست که بر روی صندلی تا شو زندگی میکند و از شیرینی خامه ای و آب میوه تغذیه می کند این موجود علاقه شدیدی به ایستگاه پرستاری دارد و در اولین فرصت خود را به آنجا می رساند, و حساسیت شدیدی به جریان سرم دارد....
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
یکی از جذابیتهای ایران برای من اینه که قربانی تجــ.اوز بیشتر از متجــ.اوزگر مورد ملامت قرار میگیره.
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
ﺁﺧﻮﻧﺪﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﺘﺮﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﻭ ﻟﺐ ﺗﻮ ﻟﺐ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ!!! ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻣﯿﮕﻪ : ﺷﻤﺎ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ؟ ﺷﻤﺎ ﺷﺮﻡ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ؟ ﺣﯿﺎ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ؟ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ؟ ﻣﺬﻫﺐ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ؟ ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﺣﺎﺟﯽ ﻫﻤﺸﻮ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ....... ﻣﮑﺎﻥ
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
سگها پدرم را گاز میگیرند ...
او مادرم را کتک میزند ...
مادرم پشت دستم را داغ میکند ...
من سگها را با سنگ میزنم ...
هاری در خون ماست!!!
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
در حال حاضر 8 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 8 مهمان ها)