[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
Ebrahim-First Reaction.mp3
میدونستید صفا تو این یه تیکه آبدار داره که موزن دیوس نذاشته توش ..
تو در مسافت بارانی ..
همیشه هرگزم از نیلی
همیشه قرمزم از سیلی
و گاهی از همه قرمزتر
و گاهی از همه هرگزتر
مرا ببخش اگر هرگز
مرا ببخش اگر گاهی
منم که لک لک غمگینی
به روی دودکشت هستم
منم که ماهی دریای
بلند موی مشت هستم
منم که طعمه قلابم
مرا شکار کن ای ماهی
منم شکار شکارم کن
سپس ببوس و بچرخانم
سپس بچرخ و ببوسانم
سپس چه کار، چه کارم کن
چه کار، هرچه تو میخواهی است
بخواه آن چه که میخواهی
من و تو اول مان آه است
اگر که آخرمان مرگ است
من و تو خواهرمان آه است
اگر برادرمان مرگ است
عجول باش اگر مرگی
عمیق باش اگر آهی
رسول حرف زدن با من
برای مومن اندوهم
تو سرپناهترین غاری
امام گوش به من دادن
برای راز نگهداری
تو سر به مهرترین چاهی
بتاز گله اکسیژن
و راه مالرویی چیزی
به سمت پنجره پیدا کن
هوای حبس نفسگیر است
به تاخت قفل مرا وا کن
بتازای که پر از راهی
منی که از تو نمیافتم
به اسب تشنگیات گفتم
در این مسافت طولانی
تو در شفاعت بارانی
و غم درشکهای از ابر است
و ابر شیهه کوتاهی
رسول حرف زدن با من
برای مومن اندوهم
تو سرپناهترین غاری
امام گوش به من دادن
برای راز نگهداری
تو سر به مهرترین چاهی
اینو که میبینم یاد حرف رضا میفتم که به شعر آهنگای موزن ایراد میگرفت ..
من که خوابم نمیبرد، خواب و راحتم را گرفته بیتابی
عشق من! نیمههای شب شده و تو در آغوش همسرت خوابی
از تو عمری گذشته اما من با خودم فکر میکنم که هنوز
تو همان دختر جوان هستی با همان گونههای سرخابی
•
فرض کن این اتاق پیش من است و همین تخت با من خوشبخت
فرض کن این لباس خواب سفید فرض کن این ملافهی آبی
اتفاقاً شبی رباطکریم زیر باران من خراب شود
اتفاقاً تو هم پس از باران اثری از خودت نمییابی
پرده را میزنم کنار، امشب از شب پیش هم سیاهتر است
فرض کن اتفاقاً امشب هم نیستی و به من نمیتابی
•
پس کجا رفته آن دو چشم قشنگ؟ آن دو تا چشم کوچک دلتنگ
کو دل تنگ کوچکت؟ کو آن صورت مهربان مهتابی؟
در کنارت کسی که میخوابد گونهات را چهگونه میبوسد؟
آه... او را چهگونه میبوسی؟! در کنارش چهگونه میخوابی؟!
•
باز هم قرص دیگری خوردم بلکه مُردم، دل از تو هم کندم
و خودم را به سختی آکندم به هماین خوابهای مردابی
•
... نتوانستم از تو دل بکنم شب فردا به یادت افتادم
ساعتم را که کوک میکردم فکر کردم کنار من خوابی
یکی از بهترین های صفا اینه خیلی قدیمیه البته ..![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)