ببینم شعر رویا رو میتونم پیدا کنم![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
نام قطعات آلبوم ابراهیم محسن چاوشی:
ابراهیم
آرزو
مداد قرمز
مرد حسابی
نجار
جهان فاسد
ای ماه مهر
تو در مسافت بارانی
خيلي ببار ابر! كه دائم
از تربتم درخت برويد
اين آرزوي اول من بود
از آرزو به بعد چه بودم
كبريت نيم سوختهاي كه
در حسرت درخت شدن بود
باران به شيشه زد كه بهار است
گفتم خداي من! چه بپوشم؟
پس بانگ زد كسي درِ گوشم؛
اي جامهات لبم كه انار است!
آن قرمزي كه دوخته بودم
پيراهنت نبود كفن بود
دريا براي مردن ماهي
بي اختيار فاتحه ميخواند
ماهي به خنده گفت كه گاهي
هجرت علاج عاشق تنهاست
اما درون تابه نميپخت
از بس كه بي قرار وطن بود
قلبم! تو جز شكست به چيزي
هرگز نخواستي بگريزي
هرگز نخواستي بستيزي
با اژدهاي هفت سري كه
در شانهات به طور غريزي
آماده جوانه زدن بود
چشمت چكيده بود به عالم
من غرق چكّههاي تو بودم
اما زمان سر آمده بود و
بارانِ تند بند نيامد
جان از تنم در آمده بود و
بارانيام هنوز به تن بود
خيلي برَنج بال ملائك!
بال كسي شكسته در اينجا
خيلي مرا ببند به زنجير!
ديوانهاي نشسته در اينجا
ديوانه را ببند به زنجير
اين آرزوي آخر من بود
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
مزخرف نوشته روزنامه ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
اینم شعر آرزو![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)