صفحه 43 از 78 نخستنخست ... 33414243444553 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 421 به 430 از 776

موضوع: شعر و متن زیبا ... عاشقانه ها ...

  1. #421
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    این روزها دلم خونِ خون است
    مثل اناری بازمانده
    از شاخه ای که چشم به در دوخته
    تا تو بیایی و او را از شاخه بچینی
    من اَنارِ آبانم
    دل تنگت که میشوم ،
    بغض هایم می ترکد
    من تا آخرین انارِ روی درختِ این پاییز ،
    به انتظارت خواهم نشست
    نکند نیایی؟!


  2. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  3. #422
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    چقدر از همه آدم‌ها بدم میاد و از تو نه! چقدر همه صداها روی اعصابمه و حالم‌رو بد میکنه و صدای تو نه! چقدر همه آزار دهنده ان و تو نه! چقدر توی دنیام فقط تورو راه میدم و بقیه رو نه..


  4. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  5. #423
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    تازگی ها دلم که می گیرد ؛
    شال و کلاه می کنم ،
    دستِ تنهایی ام را می گیرم ،
    به خیابان می روم و تا مقصدِ آرامش و رهایی ؛
    قدم می زنم ...
    خیلی حسِ خوبی ست ؛
    این که بدانی در نهایتِ بی کسی ات هم ؛
    خودت را به کسی تحمیل نکرده ای !


  6. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  7. #424
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    خودم را دوست دارم!
    همه جا همراهم بوده ؛
    همه جا...
    یکبار نگفت حاضر نیستم
    با تو بیایم
    آمد و هیچ نگفت
    حرف نزد
    گفتم و او شنید
    رنجش دادم و تحمل کرد.
    خودم را سخت دوست دارم!


  8. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  9. #425
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    تو
    دوست داشتنی ترين
    پيچكی هستی
    كه دلم می خواهد
    به دست و پای زندگيم بپيچی
    و مدام قد بكشی در لحظه هايم
    و حالم را خوب تر كنی...


  10. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  11. #426
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    این کافه با سقف کوتاه
    با قهوه های تلخ
    با نورهای مورب و مرده
    تنها از" فرصت بوسه" میکاهد...
    برخیز
    در گریبان من، نور و روشنی جاریست...
    وسرانگشتانم، نوازش را جادو میکند!
    برخیز تا زیر نور ماه، ببوسمت...


  12. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  13. #427
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    ‏یه بارون یواشی داره میاد
    و یه عطر زمینِ بارون خورده‌ای راه افتاده و یه هوای ملایمی هست که اصلا تف به دوری


  14. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  15. #428
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    فرض كن تمام بارانهاى پاييز را قدم زدى؛
    فرض كن پياده رو هاى شانزه ليزه مالِ تو؛
    يا اصلاً فرض كن هر آنچه ميخواهى..؛
    من كه ميدانم اين دلتنگى هاى نيمه شب؛
    هيچ چاره اى ندارد جز خودش..


  16. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  17. #429
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    شب بخیر از زبان کسی که دوستش داری فقط یک کلمه ساده نیست؟!!!
    شب بخیر یعنی یک روز دیگه همراهت بودم
    یک روز دیگه دوستت داشتم
    یک روز دیگه حواسم به تو بود
    یک روز دیگر جز تو کسی برایم مهم نبود...!
    خلاصه «شب بخیر» مهمترین مکالمه‌ی کوتاه در آخر شب است.
    لطفا هیچوقت از کسی که می‌دونی منتظر این کلمه است دریغ نکن.
    چون ممکنه به امید همین «شب بخیر» ها روزش را شب کند...


  18. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


  19. #430
    نیمه حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    نوشته ها
    8,714
    تشکر
    2,348
    تشکر شده : 13,999
    قصه از اینجا شروع شد که تصمیم گرفتم سر همه‌شونو بکنم زیر آب. تلگرامو تموم شعرای عاشقونه رو یه‌جا پاک کردم و رفتم نشستم جلوی تلویزیون و شروع کردم به تخمه‌ شکستن.
    از روانشناسا شنیده بودم توی همچین مواقعی باید حواستو ازش پرت کنی.
    ولی من هربار می‌خواستم حواسمو پرت کنم، اشتباهی سر می‌خورد تو بغل خودش.
    با دقتِ تمام به حرف روانشناسم گوش می‌دادم و منتظر معجزه بودم!
    بعدِ اون خداحافظیِ مسخره‌ای که ما داشتیم، مجبور شدم برم پیش یکی که راه و چاهِ بیخیالی رو یادم بده.
    خداحافظی نبود که. معلوم نبود قهر کردیم یا باید کلا بریم پی زندگی‌مون. یه هفته گذشت، شد دو هفته، یه ماه، سه ماه...
    نه، دیگه این زمان یعنی: کات! و تمام!
    روانشناسی کار نکرد.
    تو این شرایط هیچ‌وقت کار نمی‌کنه. روانشناسی مال وقتاییه که حالت خوبه و مغزت داره درست کار می‌کنه. برای اینطور وقتای خماری باید صبر کنی تا اون اتفاقِ‌بیفته.
    تا اون اتفاقِ‌نیفته، نه تنها روانشناس و رفیق و سفر که زمانم کار نمی‌کنه.
    باید دلت کنده شه. یه جوری کنده شه که دیگه یادش نیفتی. که دیگه دوست‌داشتنش برات نماد قداست‌ نباشه.
    کل کلام اینکه باید از چشمت بیفته.
    وگرنه دنبال دوا درمونِ‌فراموشی نباش. تا دلت باهاشه، هرجا بری حی و حاضرِ.
    زور نزن بزنیش کنار، اگه قرار به کنار زدنش باشه، وقتش که برسه اتفاق‌ِ میفته.
    تو‌ یه ساعت همه‌چیو زیر و رو می‌کنه.
    اون‌وقت دلت از اون‌همه دلتنگی پاک میشه و بعدم خلاص.


  20. 2 کاربر مقابل از mohammadho3in عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند .


صفحه 43 از 78 نخستنخست ... 33414243444553 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •