[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
و خدا صدا را آفرید... ابی جان ۶۹ اُمین بهارِ زندگی اَت مبارک!
۲۹ خردادماه زادروزِ "آقای صدا"
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
و خدا صدا را آفرید... ابی جان ۶۹ اُمین بهارِ زندگی اَت مبارک!
۲۹ خردادماه زادروزِ "آقای صدا"
مروری کوتاه بر زندگینامه ی ابراهیم حامدی در قبل از انقلاب ۱۳۵۷ به مُناسبتِ ۶۹ سالگی اَش در ۲۹ خردادماه.
ابی در ۲۹ خرداد ۱۳۲۸ در تهران به دنیا آمد. پدرش خیاط بوده و مادرش خانهدار.
او دوران کودکی خود را در محلۀ میدان فوزیۀ تهران (میدان امام حسین فعلی) در خیابان شهرستانی سپری کرد و دارای چهار خواهر و یک
برادر بود.
او در دوران نوجوانی با خواندن قرآن در صفهای مدرسه به استعداد خود در خواندن پی میبرد. خود وی در مصاحبهای در پاسخ به این پرسش
که خوانندگی را چگونه آغاز کرد میگوید: «از زمان چهار پنج سالگی، رادیو به ایران آمده بود ولی ما آنقدر بودجه نداشتیم که یک رادیو بخریم.
ضمن اینکه هنوز برق هم به همه جا نیامده بود.
به موسیقی گوش میکردم و آن را دوست داشتم. تفریح من در خانه خواندن بود، ضمن اینکه بارها هم گفتهام که از کلاس سوم دبستان در
مدرسه صبحها سر صف، قرآن با قرائت اجرا میکردم. خب این هم برای خودش یک نوع خوانندگی است. در سن ده یازده سالگی، رادیو و
خوانندگانی بودند و مرتب فکر و ذکر من به غیر از مسئلهٔ درس خواندن، خوانندگی بود. در خانه برای همکلاسیهایم و همینطور برای
بچهمحلها میخواندم».
ابتدا در یک گروه دوستانه به نام "سان بویز" و سپس در باشگاهها و کاخهای جوانان به صورت رسمی شروع به خواندن میکند.
در گروه سان بویز، ابتدا به تقلید از آهنگهای ایتالیایی، بخصوص ترانههای "آلبانو کاریسی" خواننده و بازیگر بنام ایتالیایی میپردازد و سپس به
اجرای ترانههایی از خوانندگان مطرح آن دوران مانند "جیم موریسون"، "اریک بوردون"، "تام جونز" و "پپینو دی کاپری" رو میآورد.
او اولین بار در کاخ جوانان جنوبی به روی صحنه میرود. تجربهٔ اولین اجرای رسمی ابی از زبان خودش شنیدنی است. آنطور که وی در
مصاحبهای نقل کرده است در اولین اجرا از فرط استرس، نیمی از بدنش کاملاً بیحس شده و اصطلاحاً به خواب میرود. او این واقعه را جزو
خاطرات تلخ اما فراموشنشدنی خود ذکر کرده است.
ابی در همان دوران با "شهبال" و "شهرام شبپره" آشنا میشود. "شهبال شبپره" صدای او را در سان بویز میشنود و به وی پیشنهاد کار
در گروه "بلک کتز" را میدهد. او در کنار "فرهاد مهراد" خوانندهٔ پاپ ایرانی، مدت دو سال با گروه "بلک کتز" همکاری میکند و مدت زیادی در
کابارهٔ کوچینی به روی صحنه میرود. سپس از این گروه جدا میشود و به همکاری با آهنگسازان و ترانهسرایان مطرح آن دوران میپردازد.
ابی از دوران همکاری با "فرهاد" در گروه "بلک کتز"، به عنوان دورهٔ آموزشی خود یاد میکند و خود را وامدار "فرهاد" میداند.
در آن زمان که ابی وارد عرصهٔ موسیقی میشود، خوانندگان اندکی در ایران در زمینهٔ موسیقی پاپ فعالیت داشتهاند که از آن جمله میتوان به
"ویگن"، "عارف" و "منوچهر سخایی" اشاره کرد.
دیری نمیگذرد که "ابی" نیز نخستین ترانهٔ مستقل خود را با نام «عطش» عرضه میکند که برای فیلمی به همین عنوان ساخته میشود.
دومین ترانهٔ وی «چرا چرا» نام دارد با شعری از "مسعود هوشمند" و "آهنگی" از "حسین واثقی".
اما سومین ترانهٔ "ابی" که به گفتهٔ خودش باعث معروفیت وی میشود ترانهای است به نام «شب» با شعر "اردلان سرفراز" و آهنگ "منصور
ایراننژاد" و تنظیم "محمد شمس" که برای اولین بار در شوی معروف میخک نقرهای از "فریدون فرخزاد" پخش میشود.
ابی از همان اوان خوانندگی، در حرفهٔ خود از الگوبرداری و تقلیدهای کلیشهای برحذر بوده و حتی خوانندگان جوان همدورهٔ خود را که به
کپیبرداری و تقلید از آثار یکدیگر میپرداختند به شدت تخطئه میکرده است. در همین دوران است که با شرکت در «جشنوارهٔ بینالمللی آواز
ترکیه» توانست نگاههای داخل و خارج را به سمت خود معطوف کند.
صدای ابی از همان دوران ابتدای نشو و نمایش، محل بحث و نظر رسانهها بوده است. چنانکه مجله جوانان در شمارهٔ سال دهم خود، مطلبی
را تحت عنوان «صدای ابی رانندگان را دچار هیستریک سرعت میکند» منتشر میکند و در آن به طرح این مسئله میپردازد که صدای "ابی"
به علت قدرت و انرژی فوقالعادهٔ آن که بیشتر جنبهٔ حماسی دارد، رانندگان را هنگام رانندگی دچار هیستریک و حرکات تند و خشن میکند.
او در سال ۱۳۵۳ با "فیروزه مقدادی" ازدواج کرده و از وی صاحب سه دختر به نامهای "عسل"، "سایه" و "خاتون" است که برای هر سۀ آنها
یک ترانه خوانده است.
ابی دو سال قبل از وقوع انقلاب در ایران، برای اجرای کنسرت به آمریکا میرود و با شروع انقلاب، ناگزیر در آنجا ماندگار میشود.
ابی در دو فیلم در نقش بازیگر حضور داشته است. یکی فیلم "بوی گندم"، محصول سال ۱۳۵۶ به کارگردانی "محمد دلجو" و "امیر مجاهد"، و
دیگری فیلم "ناخدا با خدا"، محصول سال ۱۳۵۲ به کارگردانی "نصرتالله وحدت".
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اول تیرماه زادروزِ مازیار گرامی باد!
به مناسبتِ میلادِ "مازیار"
مازیار در تاریخ ۱ تیر ۱۳۳۱ به نام اصلی «عبدالرضا کیانینژاد» در بابل زاده شد.
مازیار در نوجوانی استعداد شگرف خود در خوانندگی را نشان داد و در اردوهای دانشآموزی رامسر، به نوعی استعدادش در سطحی گسترده
به نمایش گذاشته شد.
در نیمهٔ دوم دهه ۱۳۴۰ مازیار یک دانش آموز دبیرستانی بود که به دوستانش گفته بود: «شک نکنید من یک روز خواننده معروفی خواهم شد.»
و بعدها وی در یکی از مسابقات هنری دانشآموزان که به داوری "محمد نوری" برگزار شده بود، توانسته بود رتبهٔ اول را در بین دانشآموزان
سراسر ایران کسب کند.
وی برای ادامهٔ فعالیت در سن شانزده سالگی به تهران رفت تا بتواند کار در فضاهای حرفهای را تجربه کند.
"جهانبخش پازوکی" که تصادفاً در یکی از اجراهای او حضور داشت و با شنیدن صدای "مازیار" به وی پیشنهاد همکاری داد. اسم هنری "مازیار"
را نیز همین آهنگساز برای او انتخاب کردهاست. حاصل این همکاری ترانههایی مثل «ماهیگیر» و «کبوتر» بود که این ترانهها از محبوبیت
برخوردار بودند. بدین ترتیب برای وی زمینهٔ همکاری با استادان آهنگساز آن دوران همچون "بابک بیات"، "محمد شمس"، "عماد رام"، "ناصر
چشم آذر"، "تورج شعبانخانی"، "آرش سزاوار"، "عباس تجویدی" و سایرین فراهم گردید.
نخستین آهنگ "مازیار" با نام «آرزوهای فردا» در سال ۱۳۵۲ منتشر شد. آخرین آهنگ او پیش از انقلاب «ایران ایران» بود که در سال ۱۳۵۷
منتشر شد.
وی تا سال ۱۳۵۷ به عنوان یک خوانندهٔ مطرح فعالیت داشت؛ و در سال ۱۳۵۸ از فعالیت وی کاسته شد. از سال ۱۳۵۹ بدون دلیل مشخصی
کاملاً به حاشیه رفت؛ و حتی ترانهای به نام «شهید» که پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با آهنگسازی "بابک بیات" برای شهیدان ایران خوانده بود
نیز برگ برندهٔ وی نشد.
وی با وجود فراهم بودن شرایط برای اقامت در خارج از ایران، مایل به مهاجرت نبود. وی معتقد بود که تمام ترانههایی را که قبل از انقلاب ۱۳۵۷
در ایران اجرا کرده ارزشمند و قابل دفاع هستند، لذا لزومی بر ترک کشور نمیدید.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ و در دههٔ ۱۳۷۰ و حدود سالهای ۱۳۷۳ آلبوم «گل گندم» وی انتشار یافت و در همان سال توقیف شد. گفته میشود
پخش این آلبوم اتفاق ناگواری برای "مازیار" بود و "مازیار" نفع مادی از انتشار این آلبوم نبرده است.
مازیار در سالهای پایانی عمر خود چهار آهنگ را بهطور آزمایشی ضبط کرده بود. این آهنگها با آهنگسازی "عباس تجویدی" بود و در
استودیوی شخصی ضبط شده بود که بعدها با کمک تجویدی و خانواده وی توسط ناشرین داخلی به بازار آمد.
همسر مازیار "افسانه سهایی" است که در سال ۱۳۵۷ با "مازیار" آشنا شده بود. "مازیار" شناختی از "افسانه" نداشت اما "افسانه" از طریق
رادیو و تلویزیون آثار او را شنیده و دیده بود و "مازیار" خوانندهٔ مورد علاقه اش بود.
دختر بزرگ "مازیار" با نام "غزل کیانی نژاد" که آهنگساز، ترانه سرا و خواننده است. وی چند کنسرت برای بانوان اجراء نموده است و بههمراه
مادر، خواهرش ترانه که او هم اهل موسیقی است، و "سعید عزیزی" همسر "غزل" که آهنگساز است، شرکت پژواک هنر شرق را
میگردانند.
مازیار در سحرگاه ۱۶ فروردین سال ۱۳۷۶ در اوایل میانسالی زمانی که دو ماه و نیم مانده بود تا ۴۵ ساله شود،بر اثر سکتهٔ قلبی و مغزی در
گذشت.
روحش شاد و یادش گرامی باد ...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در یازدهمین سالروزِ درگذشتِ بانو مهستی یادَش را گرامی می داریم.
به مناسبتِ یازدهمین سالروزِ درگذشتِ بانو مهستی
"افتخار ددهبالا" با نام هنری "مهستی" در ۲۵ آبان ۱۳۲۵ در تهران- خیابان ایران (خیابان عین الدوله) زاده شد.
"پرویز یاحقی" استعداد خوانندگی او را در نوجوانی کشف کرد. "پرویز یاحقی" صدای او را در یکی از مجلسها بهطور اتفاقی میشنود و بسیار
به صدایش علاقهمند میشود و وی را به خوانندگی و موسیقی تشویق میکند.
"هایده" از "مهستی" بزرگتر بود اما "مهستی" زودتر از خواهر خود پا در وادی هنر گذاشت. وی نام هنری خود را از "مهستی گنجوی" شاعر
ایرانی برگرفت.
شروع کار مهستی در سن ۱۷ سالگی در برنامه گل ها برنامه شماره ۴۲۰ و با خواندن ترانهای به نام «آن که دلم را برده خدایا» ساختهٔ "بیژن
ترقی" در سبک موسیقی کلاسیک ایرانی بود اما پس از طی زمان و همراه با گرایش عمومی برای موسیقی پاپ به خصوص در دوران پس از
انقلاب ۱۳۵۷ ایران آهنگهایی نیز در این سبک اجراء نمود. نخستین کار وی در این زمینه ترانه «بچه نشو ای دل» ساختهٔ "جهانبخش پازوکی"
بود.
در ابتدا خانواده وی نسبت به آواز خوانی او اظهار بیمیلی میکردند چراکه در آن دوران خوانندگی برای یک زن مناسب تلقی نمیشد.
قبل از انقلاب همسر اول "مهستی" پس از مدتی زندگی با او عاشق "فیروزه" خواننده کوچه بازاری و از "مهستی" جدا و با فیروزه "ازدواج"
کرد. "مهستی" علاقه زیادی به همسرش داشت و با این اتفاق بسیار غمگین شد ترانههای «بیا خونه»، «بازیچه» و سرانجام «دلقک» خطاب
به "کورس ناظمیان" توسط "مهستی" خوانده شد ولی پس از مدتی با همسر دومش ازدواج کرد.
مهستی دو بار ازدواج کرد و سرانجام هر دو ازدواج طلاق بود. از ازدواج اول با "کورس ناظمیان" صاحب دختری به نام "سحر" است. ازدواج دوم
او با "بهرام سنندجی" صاحب کارخانهٔ کفش بود.
"مهستی" از تنها دختر خود دو نوه دختری به نامهای "ناتاشا" و "ناتالی" داشت.
مهستی با تعداد بسیاری از آهنگسازان ایرانی در سبکهای گوناگون، از "پرویز یاحقی" و "علی تجویدی" و "اسدالله ملک" گرفته تا "انوشیروان
روحانی"، "صادق نوجوکی"، "محمد حیدری"، "منوچهر چشمآذر" و "مهرداد آسمانی" و با ترانهسرایانی چون "بیژن ترقی"، "تورج نگهبان"، "لیلا
کسری" (هدیه)، "هما میرافشار"، "همایون هشیارنژاد"، "ژاکلین" و "اردلان سرفراز" همکاری داشت.
بیشتر کارهای او (در حدود ۶۰ اثر) از "جهانبخش پازوکی" است.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه از وی برای بیش از ۴۰ سال فعالیت در زمینه موسیقی سنتی و پاپ ایرانی تقدیر
به عمل آورد و به وی نشان "شیر طلایی" اهدا گردید. همچنین در بررسی قدرت تحریر و آواز صدا در سطح جهانی که در سال ۱۹۹۱
"مهستی" نفر هشتم در جهان شد.
از او با احتساب گلهای رنگارنگ حدود چهل آلبوم برجای ماندهاست. مردمی بودن و شرکت در بسیاری از کارهای عامالمنفعه و همچنین
برخورد صمیمانه وی با مردم در کنسرت ها باعث علاقه زیاد مردم به وی بود که باعث شد نسل هایی که بعد از مرگ وی به دنیا آمده بودند تا
به امروز ترانههای او را به خوبی بشناسند و از آنها استقبال کنند.
"مهستی" تا حدود چهار سال بیماری خود را از اطلاع عموم مردم پنهان نگاه داشت اگرچه تحت شیمی درمانی خفیف قرار گرفته بود. پزشکان
به او هشدار داده بودند که در صورت مداوا با دوز بالاتر که مورد نیاز شرایط اوست، امکان ایجاد مشکل در صدایش وجود خواهد داشت. با این
وجود در نوروز ۱۳۸۶ بعد از چندین روز اجرای برنامه در کنسرتی که به همراه "ستار" و "گلپا" قرار بود در دبی انجام دهد به علت ظهور مجدد
علایم بیماری و وخامت حال عمومی از اجرای کنسرت بازماند و فوری به لس آنجلس بازگشت و در برنامه تلویزیونی در مصاحبه با "نادره سالار
پور"، به همراه دختر برادر خود و پزشک خانوادگی شرکت کرد و اعلام کرد که به بیماری سرطان مبتلا است و باید پرتو درمانی شود. به همین
دلیل پس از انجام مداوا به همراه دخترش به شمال کالیفرنیا رفت و در مجهزترین بیمارستان "سانتا روزا" که متعلق به همسر سحر بود بستری
گردید.
مهستی پس از انتشار آلبوم موفق «از خدا خواسته» در حالی که مشغول تهیه آلبومی دیگر با همکاری "شادمهر عقیلی" بود، پس از چهار
سال بیماری سرطان روده بزرگ در "سنتا روزای کالیفرنیای شمالی" در ساعت ۷:۵۲ صبح ۴ تیر ۱۳۸۶ خورشیدی در سن ۶۰ سالگی
درگذشت.
پیکر وی پس از انتقال از شمال کالیفرنیا، در ساعت ۱۲:۳۰ روز جمعه ۸ تیر ۱۳۸۶ خورشیدی در گورستان "وستوود" درلس آنجلس در کنار مزار
خواهرش "هایده" و مادرشان به خاک سپرده شد. هزاران نفر از جمله هنرمندان برجسته ایرانی مقیم خارج از کشور و "جمشید دلشاد"
نخستین شهردار ایرانی در ایالت کالیفرنیا در مراسم خاکسپاری وی شرکت کردند.
به گفته دولت فدرال آمریکا بعد از "مرلین مونرو" و "مایکل جکسون" تشیع جنازه وی سومین مراسم استثنایی ایالات متحده بود که منجر به
تعطیلی کامل یکساعته خیابانهای لس آنجلس گردید.
روحش شاد
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
امروز میلادِ "کورس سرهنگ زاده" خواننده قدیمی و پیشکسوت موسیقی اصیل ایرانی ست.
میلاد ۸۱ سالگی اش را گرامی می داریم.
به بهانه ی زادروز کورس سرهنگ زاده
"کوروس سرهنگ زاده" در سال ۱۳۱۶ در پاریز سیرجان متولد شد .
والدین و جد او اهل شهرستان بـم هستند و او را نیز باید اصالتاً اهل خطه هنرپرور بم دانست.
تحصیلات ابتدایى خود را در سیرجان و بم به پایان برد و براى ادامه تحصیل به كرمان آمد . ششم ادبى دوره دبیرستان را در کرمان شروع کرد و
تحصیلات خود را در تهران به پایان برد.
در تهران وارد كار در حوزه مطبوعات شد و سردبیرى كیهان كودكان به وى محول شد، پس از هشت سال وارد كار دولتى شد و در اداره آمار
عمومى مشغول انجام وظیفه گردید و آخرین پست اداری اش مدیر كلی تداركات سازمان نقشه بردارى كشور بود.
او کار هنری خود را در اوایل دهه ۱۳۴۰ شروع کرد، و با بازخوانی ترانه های همشهری خود زنده یاد "داریوش رفیعی" و همچنین ادامه سبک
رفیعی به شهرت رسید.
از ترانه های معروف او می توان به «به سوی تو» ، «آسمون» ، «شبگرد» ، «زنگ کاروان» برای فیلم لیلی و مجنون و ... نام برد. که البته ترانه
" به سوی تو " بازخوانی اثری از کارهای "رفیعی" و چون اجرای "داریوش رفیعی" مدت ها در دسترس نبود و این ترانه در دهه ۱۳۵۰ با صدای
"کوروس" به بازار آمد بیشتر این ترانه با صدای "کوروس سرهنگ زاده" شناخته می شود.
"كورس سرهنگ زاده" بنا به تشویق همكاران مطبوعاتى خود به رادیو رفت و اولین آهنگى را كه اجرا كرد، آهنگى بود به نام «غریبى» یا
«شروه» كه یک نوع دشتستانى بوده و در بسیارى از گوشه و كنار كشور معمول می باشد . این آهنگ را كه مایه اى محلى كرمانى دارد در ۶
سالگی در كرمان اجراء و سال ها پس از آن بار دیگر آن را روى سن دانشكده كشاورزى كرج بازخوانی كرد.
به هر حال پس از خواندن و اجراى این آهنگ بود كه مدیران وقت رادیو از وى خواستند كه همكارى خود را با این دستگاه ادامه دهد و چون
سبک و سیاق خوانندگى وى بسیار شبیه به "داریوش رفیعى" بود و مدیران وقت موسیقی رادیو بسیار علاقه مند به حفظ این سبک از ترانه
خوانی بودند.
از آن پس همكارى " کورس" با هنرمندانى مانند : "عبدالله جهان پناه" ، "نصرالله زرین پنجه" ، "حیدر اسماعیلى" و "عباس خوشدل" آغاز شد و
او ضمن اجراى خوانندگى، ردیف ها و گوشه های آوازی را نیز به مرور نزد "عبدالله جهان پناه" و "نصرالله زرین پنجه" فراگرفت.
از دیگر فعالیت های او تهیه و تنظیم چند آهنگ محلى و اجرای آنها در چند برنامه «گل هاى صحرائى» بود که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
اکثر ترانه های او از ساخته های "حبیب الله بدیعی" آهنگساز و سلیست ارزشمند رادیو بود که این همکاری ۱۳ سال ادامه یافت و به خلق
ترانه های زیبای بسیاری انجامید.
اولین ترانه "بدیعی" برای "کوروس" که بسیار بر سر زبان ها افتاد ترانه «شبگرد»
بود که در سال ۱۳۳۸ از رادیو پخش شد.
از دیگر ترانه های موفق او : «دل اى دل» بود كه در نمایشنامه پرطرفدار «شهر قصه» ساخته "بیژن مفید" اجراء شد.
آنچه درباره صدای "كورس سرهنگ زاده" گفتنی است سوز صدا و تحریر های حزین و خشك خاص صدای اوست كه جلوه ای دیگر به آثار او داده
است. ترانه های " کورس" در تمام دهه ۱۳۴۰ و ابتدای دهه ۱۳۵۰ طرفداران بسیاری داشت.
او هم اکنون در (مهرشهر) کرج ساکن است.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بیوگرافی " کورس سرهنگ زاده" به قلم خودش
alitak, Am!r, ebrahim, Elena, golpanafti, h1a20, houman0005, nimaf, peyman.2012, Shayesteh
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بیست و چهارم تیرماه؛ زادروزِ اردلان سرفراز خالقِ روشن ترین ترانه های ناب گرامی باد!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)