نه میتونم دور شم از تو
نه میتونم که بمونم
من نه شاهزاده ی عشقم
نه شهاب آسمونم
نه میتونم دور شم از تو
نه میتونم که بمونم
من نه شاهزاده ی عشقم
نه شهاب آسمونم
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
من مانده ام با یک دل لبریز از دلواپسی
ماندن و پوسیدن همانا . روزی به حرفم میرسی
در این غریب آباد تا آب بیگانه
تا خاک بیگانه
ای عاشق رفتن . خوش میروی خانه
نوشته اصلی توسط MrCrow
حال ـش خوش ـه ایشون؟ میدونه مشاعره ینی چی؟
ما رعایت کردیم به احترامشون که حداقل جواب دادن
دم شما داغ
هوای برگشتنم بود اگه بال و پری داشتم... برمیگشتم اگه اینجا خودم ـو جا نمیذاشتم...
منو از خودت بدون گریه و زاری نکن
دیگه آتیشم نزن مردم آزاری نکن
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نه من تورو واسه خودم نه از سر هوس میخوام... عمر دوباره ی منی تورو واسه نفس میخوام
تو دهن همراه اول با این adsl ت-خ-م-ی-ش
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
