نوشته اصلی توسط S A D E G H
یکی بود از اینجا رفت اون کلا همه رو با کادر فروخته بود
یکی بود از اینجا رفت اون کلا همه رو با کادر فروخته بود
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
خوب واسه خودتون تو خدمت حال میکنید و میکردید
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
چه کنیم دیگه
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
من سرباز زندان بودم اونم زندان قزل سال 88 دهنم سرویس شد
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
کلا خدمت ک.ون پارگیه
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
21 ماه خدمت 2 ماه اضافه خدمت رو هم 23 ماه خدمت کردم فقط 14 روز مرخصی گرفتم تو این مدت - یکشنبه ها اعدامی داشتیم اونم نه یکی دوتا 20 تا بیشتر بودن بی سر و صدا میبردیم ساعت 4 صبح شروع میشد یه آخوند واسه همه یه وردی میخوند و یکی یکی میکشیدن بالا تموم اینارو من به چشم دیدمکلا خدمت ک.ون پارگیه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
داره عمر منو اتیش میزنه
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
